آخرین بوسه ۶۱
جونگ کوک که اشک توی چشم هاش جمع شده بود
گفت:
اون گفت که اگه روزی
به هر دلیلی اتفاقی
برای خودش افتاد
که دیگه پیش من نبود
و تو هم مجرد بودی
یا طلاق گرفته بودی
یا هر دلیل دیگه ای
اون راضیه که من باهات ازدواج کنم
و بهم گفت که به غیر از تو
که فقط میشناستت
با کسه دیگه ای نمی تونم ازدواج کنممگر این که تو اون طرف رو بشناسیش
شین هه خیلی تو رو دوست داشت
ات که چند تا قطره اشک روی گونه هاش بود گفت:
این یه حس دو طرفه بین ما بود
جونگ کوک لبخند تلخی زد
و گفت:
اون همیشه می گفت که میدونه من هنوز به حسایی دارم ولی بازم دوسم داره و میدونه که من هیچ وقت بهش خیانت نمی کنم و می گفت میدونه که تو هم بهش خیانت نمی کنی
چون که آدم با معرفتی هستی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
گفت:
اون گفت که اگه روزی
به هر دلیلی اتفاقی
برای خودش افتاد
که دیگه پیش من نبود
و تو هم مجرد بودی
یا طلاق گرفته بودی
یا هر دلیل دیگه ای
اون راضیه که من باهات ازدواج کنم
و بهم گفت که به غیر از تو
که فقط میشناستت
با کسه دیگه ای نمی تونم ازدواج کنممگر این که تو اون طرف رو بشناسیش
شین هه خیلی تو رو دوست داشت
ات که چند تا قطره اشک روی گونه هاش بود گفت:
این یه حس دو طرفه بین ما بود
جونگ کوک لبخند تلخی زد
و گفت:
اون همیشه می گفت که میدونه من هنوز به حسایی دارم ولی بازم دوسم داره و میدونه که من هیچ وقت بهش خیانت نمی کنم و می گفت میدونه که تو هم بهش خیانت نمی کنی
چون که آدم با معرفتی هستی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۶.۵k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.