part 14 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 14 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 14
+تهیونگ تهیونگ
_ها چیشده؟
+تهیونگ یه 3 روز خونت هستم
_واقعا
+آره مامان گفت با بابت و مامانت 3 روز میرن جایی ولی نگفت کجا
_اهن اوکی پس بیا بریم
+صبر کن به کوک بگم بیا
_مگه اونم میاد
+اره
_اوکی من رفتم سوار ماشین
+اوکی
سریع رفتم به کوک گفتم اومدین سوار ماشین تهیونگ شدیم که وسط راه بودیم که کوک گفت
=اینجا نگه دار
_چرا
=میخوام برم خونه جیمین
+مگه تو نمیای خونه تهیونگ
=نه خیلی وقته جیمین رو ندیدم این 3 بزار پیشه اون باشم
+اوکی
کوک پیاده شده تهیونگ حرکت کرد سمت خونش بعد چند مین رسیدیم پیاده شدیم رفتیم داخل خونه که تهیونگ گفت
_بیا بریم اتاق من
_باشه
رفتم دنبال تهیونگ رسیدیم دم اتاق در باز کرد تم قشنگی داشت که در رو بسته یهو منو چسبوند به دیوار
+چیکار میکنی
_چیه نمی تونم عشقم رو به دیوار بچسبونم
+چرا ولی چرا این....
داشتم حرف میزدم که یهو
part 14
+تهیونگ تهیونگ
_ها چیشده؟
+تهیونگ یه 3 روز خونت هستم
_واقعا
+آره مامان گفت با بابت و مامانت 3 روز میرن جایی ولی نگفت کجا
_اهن اوکی پس بیا بریم
+صبر کن به کوک بگم بیا
_مگه اونم میاد
+اره
_اوکی من رفتم سوار ماشین
+اوکی
سریع رفتم به کوک گفتم اومدین سوار ماشین تهیونگ شدیم که وسط راه بودیم که کوک گفت
=اینجا نگه دار
_چرا
=میخوام برم خونه جیمین
+مگه تو نمیای خونه تهیونگ
=نه خیلی وقته جیمین رو ندیدم این 3 بزار پیشه اون باشم
+اوکی
کوک پیاده شده تهیونگ حرکت کرد سمت خونش بعد چند مین رسیدیم پیاده شدیم رفتیم داخل خونه که تهیونگ گفت
_بیا بریم اتاق من
_باشه
رفتم دنبال تهیونگ رسیدیم دم اتاق در باز کرد تم قشنگی داشت که در رو بسته یهو منو چسبوند به دیوار
+چیکار میکنی
_چیه نمی تونم عشقم رو به دیوار بچسبونم
+چرا ولی چرا این....
داشتم حرف میزدم که یهو
۱۲.۵k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.