سناریو
سناریو
* وقتی تو دسشویی گیر کردی *
نامجون ویو
وارد خونه شدم دیدم صدای داد میاد
نامی : ا/ت؟؟؟ کجاییی.........
ا/ت : کمکککک.............
رفتم طرف دسشویی
درو یه جوری کشیدم که دستگیره در شیکست
نامی : اههههههه 😮
ا/ت : نامجون کمک........
نامی : درو شِکُندِم
ا/ت : نامجوننننننننننن
جین ویو
خسته وارد خونه شدم
جین : خونه چه ساکته!
.....................
جین : ا/ت؟
ا/ت : کمککککککک
جین : کجاییی؟
ا/ت : دَشُعییییی
وارد دسشویی شدم که ابی به صورت هنسامم زدم رفتم بیرون
جین : همونجا بمون جات خوبه ( خنده )
ا/ت : جینننننن بیام بیرون سالم نمی زارمت ( باشه اروم باش فوت فوت 🔥💨)
یونگی ویو
وارد خونه شدم
چه سکوت زیبایی!!
ا/ت کو پس؟
شاید رفته حموم
لباسامو عوض کردم گرفتم خوابیدم ( چیه انتظار دیگه ای داشتی؟؟)
جی هوپ ویو
وارد خونه شدم
جی هوپ : ا/تتتتتتت؟
ا/ت : جی هوپ کمککک اینجا تاریکه!!
جی هوپ : از تاریکی می ترسی؟؟ ( خنده )
ا/ت : کمککککک
دلم براش سوخت در رو باز کردم ( جی هوپ با کننده ی در های خانه! برای سفارش عدد 2 رو به **™ ارسال نمایید 😁 )
جیمین ویو
وارد خونه شدم
خیلی ساکت بود
که یهو صدای یه مردی اومد
به طرف صدا رفتم دیدم تلوزیون روشنه
اخه ا/ت که بیرون میرفت تلوزیون رو روشن نمی زاشت
خواستم برم دسشویی که ا/ت رو اونجا دیدم
جیمین : ا/تتتتتتتتتتت
ا/ت : هان؟ ( بی حال )
تازه ویندوزش بالا اومد
ا/ت : ممنونننننن
تازه ویندوزم بالا اومد
جیمین : چند ساعت گیر کرده بودی؟
ا/ت : پنچ ساعت ..........
تهیونگ ویو
وارد خونه شدم که متوجه جیغ های ا/ت توی دسشویی شدم
تو ذهنش : تهیونگ شاید واقعا اون اتفاق نباشه.........
مثبت فکر کن
رفتم و درو باز کردم که ا/ت پرید بغلم
یه لحظه مطمعن شدم که گفت
ا/ت : ممنون نیم ساعت تو دسشویی گیر کرده بودم
تهیونگ : من فکر کردم.........
از بغلم اومد پایین
ا/ت : خراببببب
جونگ کوک ویو
وارد خونه شدم
دیدم یکی داره محکم به در دسشویی می کوبه
کوک : ا/تتتتتتت؟؟؟ کجایییییییی؟
ا/ت : کوکییییییییییییییییییی
به طرف دسشویی رفتم و درو اروم باز کردم
کوک : در که بازههههههه
ا/ت : در باز نبود تو زورت زیاده..........
تمام.
✧⟭⟬ⓑⓣⓢ💜یه لایک مهمون نمی کنی تا در دسشویی رو روت قفل نکنم؟ 💜🅐🅡🅜🅨⁷⟬⟭✧
* وقتی تو دسشویی گیر کردی *
نامجون ویو
وارد خونه شدم دیدم صدای داد میاد
نامی : ا/ت؟؟؟ کجاییی.........
ا/ت : کمکککک.............
رفتم طرف دسشویی
درو یه جوری کشیدم که دستگیره در شیکست
نامی : اههههههه 😮
ا/ت : نامجون کمک........
نامی : درو شِکُندِم
ا/ت : نامجوننننننننننن
جین ویو
خسته وارد خونه شدم
جین : خونه چه ساکته!
.....................
جین : ا/ت؟
ا/ت : کمککککککک
جین : کجاییی؟
ا/ت : دَشُعییییی
وارد دسشویی شدم که ابی به صورت هنسامم زدم رفتم بیرون
جین : همونجا بمون جات خوبه ( خنده )
ا/ت : جینننننن بیام بیرون سالم نمی زارمت ( باشه اروم باش فوت فوت 🔥💨)
یونگی ویو
وارد خونه شدم
چه سکوت زیبایی!!
ا/ت کو پس؟
شاید رفته حموم
لباسامو عوض کردم گرفتم خوابیدم ( چیه انتظار دیگه ای داشتی؟؟)
جی هوپ ویو
وارد خونه شدم
جی هوپ : ا/تتتتتتت؟
ا/ت : جی هوپ کمککک اینجا تاریکه!!
جی هوپ : از تاریکی می ترسی؟؟ ( خنده )
ا/ت : کمککککک
دلم براش سوخت در رو باز کردم ( جی هوپ با کننده ی در های خانه! برای سفارش عدد 2 رو به **™ ارسال نمایید 😁 )
جیمین ویو
وارد خونه شدم
خیلی ساکت بود
که یهو صدای یه مردی اومد
به طرف صدا رفتم دیدم تلوزیون روشنه
اخه ا/ت که بیرون میرفت تلوزیون رو روشن نمی زاشت
خواستم برم دسشویی که ا/ت رو اونجا دیدم
جیمین : ا/تتتتتتتتتتت
ا/ت : هان؟ ( بی حال )
تازه ویندوزش بالا اومد
ا/ت : ممنونننننن
تازه ویندوزم بالا اومد
جیمین : چند ساعت گیر کرده بودی؟
ا/ت : پنچ ساعت ..........
تهیونگ ویو
وارد خونه شدم که متوجه جیغ های ا/ت توی دسشویی شدم
تو ذهنش : تهیونگ شاید واقعا اون اتفاق نباشه.........
مثبت فکر کن
رفتم و درو باز کردم که ا/ت پرید بغلم
یه لحظه مطمعن شدم که گفت
ا/ت : ممنون نیم ساعت تو دسشویی گیر کرده بودم
تهیونگ : من فکر کردم.........
از بغلم اومد پایین
ا/ت : خراببببب
جونگ کوک ویو
وارد خونه شدم
دیدم یکی داره محکم به در دسشویی می کوبه
کوک : ا/تتتتتتت؟؟؟ کجایییییییی؟
ا/ت : کوکییییییییییییییییییی
به طرف دسشویی رفتم و درو اروم باز کردم
کوک : در که بازههههههه
ا/ت : در باز نبود تو زورت زیاده..........
تمام.
✧⟭⟬ⓑⓣⓢ💜یه لایک مهمون نمی کنی تا در دسشویی رو روت قفل نکنم؟ 💜🅐🅡🅜🅨⁷⟬⟭✧
۱۲۶.۱k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.