ماهی قرمز من~
ماهی قرمز من~
*پارت.1*
چیبانا ساکیکو دختری با موهای قرمز مشکی و چشم هایی به رنگ گل سرخ داشت و قدرت اون این بود که میتونست آب رو تبدیل به ماهی های قرمز گوشت خوار تبدیل کنه.
اون تازه به دبیرستان جوجوتسو اومده بود خیلی زود کلی دوست پیدا کرد و همچنین با نوبارا دوست صمیمی شده بود، ساکیکو وقتی تازه وارد مدرسه شده بود گوجو نسبت بهش یه حس هایی پیدا کرده بود.
نوبارا و ساکیکو باهم دیگه میرفتن خرید و حتی به مگومی و یوجی میگفتن که باید با ما بیاید و وسایلامون رو بیارید.
شب ها میرفتن برای کرم ریزی رو صورت مگومی نقاشی میکشیدن و …
گوجو وقتی با ساکیکو حرف میزد یکم سرخ میشد و مثل این که رفتار هایی که گوجو با ساکیکو داره،ساکیکو فهمیده که گوجو دوسش داره ولی جوری رفتار میکنه که انگار خبر نداره که گوجو بهش علاقه داره
یک روز به یوجی و ساکیکو و نوبارا معموریت دادن که باید به یه خرابه ای که تسخیر شده برن و …
بچه ها وقتی به اونجا رسیدن باید تقسیم میشدن و میرفتن تا اون نفرین رو پیدا کنن
نوبارا:ساکیکو تو برو سمت راست،یوجی توهم برو طبقه ی بالا، من هم میرم سمت چپ
ساکیکو و یوجی :های(چشم)
تقریبا پنج دقیقه گذشته بود که ساکیکو دید از پشت یکی از در ها صدای خراب شدن دیوار اومد سریع دوید سمت در همین که در رو باز کرد یکی اون رو کوبند به دیوار ساکیکو سرش رو آورد بالا که دید…
====================================
باید تا پارت بعد صبر کنی🗿🔪
کپی ممنوعه💢
میشه اون قلب رو قرمز کنی¿✨
*پارت.1*
چیبانا ساکیکو دختری با موهای قرمز مشکی و چشم هایی به رنگ گل سرخ داشت و قدرت اون این بود که میتونست آب رو تبدیل به ماهی های قرمز گوشت خوار تبدیل کنه.
اون تازه به دبیرستان جوجوتسو اومده بود خیلی زود کلی دوست پیدا کرد و همچنین با نوبارا دوست صمیمی شده بود، ساکیکو وقتی تازه وارد مدرسه شده بود گوجو نسبت بهش یه حس هایی پیدا کرده بود.
نوبارا و ساکیکو باهم دیگه میرفتن خرید و حتی به مگومی و یوجی میگفتن که باید با ما بیاید و وسایلامون رو بیارید.
شب ها میرفتن برای کرم ریزی رو صورت مگومی نقاشی میکشیدن و …
گوجو وقتی با ساکیکو حرف میزد یکم سرخ میشد و مثل این که رفتار هایی که گوجو با ساکیکو داره،ساکیکو فهمیده که گوجو دوسش داره ولی جوری رفتار میکنه که انگار خبر نداره که گوجو بهش علاقه داره
یک روز به یوجی و ساکیکو و نوبارا معموریت دادن که باید به یه خرابه ای که تسخیر شده برن و …
بچه ها وقتی به اونجا رسیدن باید تقسیم میشدن و میرفتن تا اون نفرین رو پیدا کنن
نوبارا:ساکیکو تو برو سمت راست،یوجی توهم برو طبقه ی بالا، من هم میرم سمت چپ
ساکیکو و یوجی :های(چشم)
تقریبا پنج دقیقه گذشته بود که ساکیکو دید از پشت یکی از در ها صدای خراب شدن دیوار اومد سریع دوید سمت در همین که در رو باز کرد یکی اون رو کوبند به دیوار ساکیکو سرش رو آورد بالا که دید…
====================================
باید تا پارت بعد صبر کنی🗿🔪
کپی ممنوعه💢
میشه اون قلب رو قرمز کنی¿✨
۱.۲k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.