پارت ۱۶

پارت ۱۶
امیر:رهام انگار موقعیتتو یادت رفته
سودا:برا تو موقعیت و پول مهمه ولی رهام تو نامزد داری بفهم باید باهاش ازدواج کنی اسمت روشه الانم نقش آدمای عاشقو در نیار
ستین:سادیا خوبی؟!
همونطور ک چشاشو بسته بود اشک میریخت
سادیا:اینا ب کنار هادیان کی بدی کرد کی نامزد بود و خاست ب ینفر دیگ بگ خانومم در حق من نامردی نکردی در حق رها کردی من ک گذشت ولی برا رها مرد باش
درو باز کرد و رفت پشت سرش رفتم
ویوی سودا
سودا:داداش مهرداد ببخشید ولی اشتباه کردی
مهرداد:فقط خاستم دلتنگیتون...
میلاد:میشه خوبی نکنی داداش اونا فرق دارن با من و ستین اونا توی رابطه ان
امیر:اونا منو تهدید ب مرگ سودا و مادرم کردن ازدواج ب خاست خدم نبود عکساشون داشتن دنبالشون بودن منو ۱۰ روز ی جا بستن و کتک. زدن بدون اینک ی قطره آب بهم بدن
سودا:کیا؟!
امیر:پدرش و آدماش فک کردی بعد ازدواجم خیلی خوشم حس ی زندانی رو دارم همه آدماش دنبالمن هر جا میرم گزارش میدن
سودا:ب من ربطی نداره مقاره خداحافظ
با میلاد سمت در حیاط پشتی رفتیم از خونه زدیم بیرون ک ستین و سادیا توی ماشین بودن سوار ماشین شدم
ویوی ستین
میلاد:معذرت میخام دخترا
سادیا:خدمون اومدیم تو چرا معذرت میخایی
سودا:راست میگ خدتو ناراحت نکن داداش ما خدمون خاستیم ک اومدیم ستین روشن کن بریم
ستین:خب خداحافظ
روشن کردم و‌ سمت خونه رفتیم
ستین:بهترین؟!
سودا:هوم
سادیا:مجبوریم بهتر شیم
رسیدیم خونه چند ساعت گذشت همه مشغول کارامون شدیم میلاد زنگ زد
میلاد:ی تیم بزرگ دعوت شدم
ستین:راست میگی خوبع خدا رو شکر
ویوی امیر
سمت خونه رفتم و خیلی عصبی بودم با پریا دعوام شد
پریا:د آخه بدبخت اگ من باهات ازدواج نکرده بودم الان هیچی نبودی فک کردی کی هستی ک صداتو برا من میبری بالا ها(داد)
امیر:همونی بدبختیم ک تو مجبورش کردی باهات ازدواج کنه انگاری یادت رفته خراب بازیاتو انداختی گردنه من با اون بابای کلاهبردارت (داد)
از حرفم حسابی عصبی شد و ی سیلی محکم بهت زد
امیر:تف واقعا رو داری عوضی
از خونه زدم بیرون
ویوی رهام
چند روز گذشت و با امیر ب محل ضبط موزیک ویدیو اولین موزیک ویدیوی ماکان بند رفتیم گروهمون
امیر:پریا با علی رابطه داشته اون عکسو فیلما ماله علی بود
رهام:چی؟!!
ویوی امیر
دو روز بعد مهمونی دیدم برادر دوقلوم علی توی خونه با پریا دعواش شده و داره تهدیدش میکنه ک ب من همه چیو میگ
امیر:اینجا چیکار میکنی علی چیو میگی؟!