فیک جونگ کوک (سرنوشت من ) پارت 16
کوکی : باشه باشه که اومد جلو و گفتی : امامن اگه باهات رابطه نداشته باشم میرم بایه دختره دیگه میکنما که تو گفتی: کی جلوت رو گرفته بفرما برو که جیمین و جونکی اومدن بیرو و سریع از بقل شما تو رد شدن معلوم بود دارن از خجالت اب میشن که شما هام رفتین نشستین سر میز که جونکوک بغلت نشست ماماناتونم جلوی توو کوکی بودن کوکی رامین هارا داشت میخورد که مامانش گفت کوکی اول به مهمون دعوت میکنن که جونکوک بهت نگاه کرد و گفت : خانم ا/ت بفرماید میل کنید که تو از مامان کوکی تشکر کردی و نگاه ترسناک به کوکی اما اون اصلا براش مهم نبود غذاتون رو خوردین که جونگی رو به جیمین گفت : میای بریم رو پروژه ای که استاده بهمون داده کار کنیم که جیمین گفت : چرا که نه مامانت پاشد و گفت پس منم برم که مامان کوکی پاشد و گفت: بپتشو برو کشتی مون از بسی گفتی برم برم انگار دلت برا لخت خوابیدن با شوهرت تنگ شده که مامانت به شما ها نگاه کرد و گفت اینجا بچه نشسته سویا که مامان کوک به تو و کوک که داشتین تماشا میکردین نگاه کرد و گفت : عه شما اینجا بودین فکر کردم شما هم رفتی ام پاشین ببینم برید تو اتاقتون و شما خندید و رفتین بالا کوک رفت رو تختش نشست تو هم رفتی ساکت رو برداشتی و دفتری که توش تکالیفت رو مینوشتی و رفتی کنار کوک نشستی و شروع کرد نوشتن که کوک یه دفعه دم گوشت گفت : تو دلت برای لبای عشقت تنگ نشده که بهش نگاه کردی و گفتی : نه قیافش پوکر شد و دوباره رفت تو گوشیش یه دفعه گفت :عه حصلم سر رفت بیایه کاری کنیم که تو رو بهش گفتی: من تکالفم رو نوشتم چه کار می خوای بکنی که گفت بیا فیلم ببینیم گفتی: چه ژانری که گفت : ترسناک که گفتی : نه نه اون نه که گفت : پس ترسویی گفتی:نخیرم اصلا ببینیم
کوکی رفت پایین چیپس و پوفک اورد و گشست رو تخت تلویزیون بالا تخت بود یعنی اگه تکیه با تاجه تخت یا می خوابیدی میتونستی ببینی کوک با گوشیش یه فیلم دان کرد و وصل کرد به تلویزیون تو خوابیدی و کوکی نشسته بود با لا سرت فیلم شروع شد اول فیلم نوشته بود +۱۸ و ژانر و نوشته بود خوناشام اسمات عاشقانه که گفتی اوه جونکوک بهتر یه فیلم دیگه دان کنی که کوک هم خوابید بغلت که گفت : مگه من نت موف دارم بیا ببینیم جوجه که گفته : من جوجه نیستم که فیلم شروع شد گفتی : بسم الله رحمان رحیم خدای به امید خودت اگه اسمات رسید خودم رو میزنم به خواب چون این کوک بی جنبس یه وقت دیدی بلایی سرم اورد اول فیلم یه خوناشام سر یه دختره رو برید که تو یکم رفتی بغل کوک بعدش توی سینه های دختره میله کرد که دختر جیغ کشید تو هم جیغ کوتاهی کشیدی و رفتی چسبیدی به کوک که ......
کوکی رفت پایین چیپس و پوفک اورد و گشست رو تخت تلویزیون بالا تخت بود یعنی اگه تکیه با تاجه تخت یا می خوابیدی میتونستی ببینی کوک با گوشیش یه فیلم دان کرد و وصل کرد به تلویزیون تو خوابیدی و کوکی نشسته بود با لا سرت فیلم شروع شد اول فیلم نوشته بود +۱۸ و ژانر و نوشته بود خوناشام اسمات عاشقانه که گفتی اوه جونکوک بهتر یه فیلم دیگه دان کنی که کوک هم خوابید بغلت که گفت : مگه من نت موف دارم بیا ببینیم جوجه که گفته : من جوجه نیستم که فیلم شروع شد گفتی : بسم الله رحمان رحیم خدای به امید خودت اگه اسمات رسید خودم رو میزنم به خواب چون این کوک بی جنبس یه وقت دیدی بلایی سرم اورد اول فیلم یه خوناشام سر یه دختره رو برید که تو یکم رفتی بغل کوک بعدش توی سینه های دختره میله کرد که دختر جیغ کشید تو هم جیغ کوتاهی کشیدی و رفتی چسبیدی به کوک که ......
۸.۱k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.