رفته ام گرچـــه دلم منتظــــر «برگــرد» ست
رفته ام گرچـــه دلم منتظــــر «برگــرد» ست
چقــدَر صبـر از این زاویــه اش نامرد ست
دست هــــای تو زده طعنــه به دیــواری كه
هر چه كــردم بشود گرم كماكان سرد ست
مـــوی مشكـــی تو را دیـــده ام و بعد از آن
همه جاصحبت ازاین شبزده ی شبگردست
عشــق در دامنـه ی عقل نمی گنجد چون
آنچـــه در دامن دل رشـــد كنـد پر درد ست
دست بــردم به قلـــم تا كـه بگـویم با تو:
رفتـــه ام گرچه دلم منتظر «برگرد» ست...
🌸🍃
چقــدَر صبـر از این زاویــه اش نامرد ست
دست هــــای تو زده طعنــه به دیــواری كه
هر چه كــردم بشود گرم كماكان سرد ست
مـــوی مشكـــی تو را دیـــده ام و بعد از آن
همه جاصحبت ازاین شبزده ی شبگردست
عشــق در دامنـه ی عقل نمی گنجد چون
آنچـــه در دامن دل رشـــد كنـد پر درد ست
دست بــردم به قلـــم تا كـه بگـویم با تو:
رفتـــه ام گرچه دلم منتظر «برگرد» ست...
🌸🍃
۱.۲k
۲۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.