عشق ابدی پارت ۳۱
عشق ابدی پارت ۳۱
ویو یونگی
+چقدر میخوری؟
-چی؟
+چقدر میلُمبونی؟
-یاااااا
کل اون کشو پر از خوراکی بود ، جوری که کشیدمش بیرون سه تاش افتاد تو دستم .
چندتا رو برداشتم و رفتم سمت جیمین . خوراکی هارو گذاشتم رو میز و گفتم .
+جیمین؟
-بله؟!
+حالت خوبه؟
-چطور؟
+آخه میترسم
- از چی؟ درست بگو دیگه !
+میترسم انقدر میخوری . چجوری حالت تهوع نمیگیری؟(سوالی خنده دار)
-ای بیشورررررررررر .(افتاد دنبال شوگا)
افتاد دنبالم . منم همینطور میدوییدم که یه جا خورد به مبل و دراز به دراز افتادم روش.
جیمین هم از اونجایی که تعادلش رو از دست داد افتاد رو من و صورتامون خورد بهم(چیه فکر کردین میگم کیس داشتن؟😌)
-آخخخخ خدا پیشونیم
+آیییی کَلَمممممممم
اومد از روم پاشه که پاش ، پاشو بغل کرد (یعنی پاهاش به هم گیر کرد) و دوباره با فشار خورد روم . ولی مشکل اینجا بود که دراز نیوفتاد ؛ به صورت نشسته رو پایین تنم بود . ای خدا....
-وایشششش ، ببخشید پاشو
+پاشو که پاشم .
سریع پاشد و منم پاشدم از رو مبل و رفتیم تا فیلم رو ببینیم
-از اونجایی که سری پیش جنابعالی سواستفاده کردی و حتی خودت رو کنترل نکردی ، این سری من فیلم رو میزارم عزیزم(کیوت و در حال گشتن دنبال فیلم)
+فعلا فیلم رو بزار. آخه نه اینکه خودش نمیخواست...(چشم غره)
-معلومه که نمیخواستم .
+پس برا همین هی میگفتی....
-یا ساکت میشی یا ساکتت کنم؟(پرید وسط حرفش)
+بیا ساکتم کن(بم)
-باشه(لحن شیطانی)
اومد سمتم و بر خلاف انتظارم دستش رو گذاشت رو دهنم و نگه داشت.
-چیه؟ انتظار صحنه عشقولانه داشتی؟(چشم غره و لحن موفقیت آمیز)
+بیشور . میرینی تو احساسات آدم.
-خیله خب . بیا
لباش رو سطحی گذاشت رو لبم . بعدم جدا شد
+کجا؟!(پوزخند)
سریع گرفتمش و لباش رو کوبوندم رو لبام و مک میزدم . بعد ۱۰ ، ۱۳ مین ولش کردم .
-سو استفاده گر...
پارت بعد رو بزارم ؟ 😐
ویو یونگی
+چقدر میخوری؟
-چی؟
+چقدر میلُمبونی؟
-یاااااا
کل اون کشو پر از خوراکی بود ، جوری که کشیدمش بیرون سه تاش افتاد تو دستم .
چندتا رو برداشتم و رفتم سمت جیمین . خوراکی هارو گذاشتم رو میز و گفتم .
+جیمین؟
-بله؟!
+حالت خوبه؟
-چطور؟
+آخه میترسم
- از چی؟ درست بگو دیگه !
+میترسم انقدر میخوری . چجوری حالت تهوع نمیگیری؟(سوالی خنده دار)
-ای بیشورررررررررر .(افتاد دنبال شوگا)
افتاد دنبالم . منم همینطور میدوییدم که یه جا خورد به مبل و دراز به دراز افتادم روش.
جیمین هم از اونجایی که تعادلش رو از دست داد افتاد رو من و صورتامون خورد بهم(چیه فکر کردین میگم کیس داشتن؟😌)
-آخخخخ خدا پیشونیم
+آیییی کَلَمممممممم
اومد از روم پاشه که پاش ، پاشو بغل کرد (یعنی پاهاش به هم گیر کرد) و دوباره با فشار خورد روم . ولی مشکل اینجا بود که دراز نیوفتاد ؛ به صورت نشسته رو پایین تنم بود . ای خدا....
-وایشششش ، ببخشید پاشو
+پاشو که پاشم .
سریع پاشد و منم پاشدم از رو مبل و رفتیم تا فیلم رو ببینیم
-از اونجایی که سری پیش جنابعالی سواستفاده کردی و حتی خودت رو کنترل نکردی ، این سری من فیلم رو میزارم عزیزم(کیوت و در حال گشتن دنبال فیلم)
+فعلا فیلم رو بزار. آخه نه اینکه خودش نمیخواست...(چشم غره)
-معلومه که نمیخواستم .
+پس برا همین هی میگفتی....
-یا ساکت میشی یا ساکتت کنم؟(پرید وسط حرفش)
+بیا ساکتم کن(بم)
-باشه(لحن شیطانی)
اومد سمتم و بر خلاف انتظارم دستش رو گذاشت رو دهنم و نگه داشت.
-چیه؟ انتظار صحنه عشقولانه داشتی؟(چشم غره و لحن موفقیت آمیز)
+بیشور . میرینی تو احساسات آدم.
-خیله خب . بیا
لباش رو سطحی گذاشت رو لبم . بعدم جدا شد
+کجا؟!(پوزخند)
سریع گرفتمش و لباش رو کوبوندم رو لبام و مک میزدم . بعد ۱۰ ، ۱۳ مین ولش کردم .
-سو استفاده گر...
پارت بعد رو بزارم ؟ 😐
۱.۹k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.