فیک بی یایان
فیک بی یایان
پارت10
ویو کوک
با دست اشاره کردم که بشینه
_اصلا شبیه چیزی ک دیروز دیدم نیستی
+نکنه انتظار داشتی با ی استایل دخترونه بیام؟
_ن ولی فکرم نمیکردم تامبوی باشی
+بگذریم، خیلی ادم رسمی ای نیستم مشکلی نیست راحت باشیم؟
_ن اصلا
+تهیونگ یعنی داداشم بهم گفت باید باهم مشارکت کنیم، ولی من یادم نرفته برا چی اینجامااا
خنده کوتاهی کردم
_میدونم میدونم ولی بیا اول کارای شرکتمونو ردیف کنیم
~~~~~~~~~~
حدود یک ساعت از حرف زدنشون گذشته بود هردو کاملا جدی بودن بدون هیچ جر و بحثی تا این که منشی بدون در زدن وارد اتاق شد همین کافی بود تا حالت چهرشون تغییر کنده ا/ت متعجب و معصوم و کوک سرد و عصبی
_من بهتون چند بار باید بگم بدون در زدن وارد نشید؟(تقریبا داد)
منشی: اوه ببخشید جناب جئون حواسم نبود
منشی خارج شد، در زد و بعد سرشو از لای در وارد کرد
منشی: میتونم بیام تو؟
دخترک خندش گرفته بود
+بخدا منشیت یه تختش کمه
پسرک از حرف دختر خندش گرف ولی چهره سردشو حفظ کرد
_مسخره بازی رو تموم کنید و کارتونو بگید
این دفعه منشی کاملا وارد شد و درو پشت سرش بست
منشی: جناب جئون چند تا برگه هست که باید امضاش کنید
چشماشو تو کاسه چرخوند
_خب نمیتونستید بزارید بعدا؟؟
منشی: اخه فقط همین نبود؛
اقای پارک جیمین برای ملاقات شما اومدن
همین جمله کافی بود تا پسرک نگاه متعجبی به منشی خونسردش بندازه
_پارک جیمین؟
منشی: بله، گفتن کارشون خیلی فوریه
میشد کلافگیو از توی چشماش تشخیص داد اون دیگه چی میخاست؟
پارک جیمین دشمن قدیمی جونگکوک بود ک دوباره بعد یه سال سرو کلش پیدا شده بود دستی روی چشماش کشیدو نگاه سرد و کوتاهی به منشی انداخت
_اون برگه ها و همینطور پارک جیمین میتونن منتظر بمونن، الان کار مهم تری دارم
منشی: ولی قربان...
_همین که گفتم(داد)
منشی رفت بیرون و کوک یه نفس اسوده کشید
ا/ت که تا الان ساکت بود و به مکالمشون گوش داده بود و کاملا گیج شده بود دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره
+پارک جیمین کیه؟
_یه مافیای مخفی
+مافیای مخفی؟
_یه سری افراد هستن که به نظر میرسه فقط سهام دار عادی هستن ولی در اصل نفوذ بالایی روی دولت دارن و در واقع همه چی در اختیارشونه، به اونا میگن مافیای مخفی
پارک جیمین هم یکی از این مافیا ها و بزرگترین دشمن منه، حدود یه سال ازش خبری نبود ولی الان اومده و نمیدونم دوباره چجوری میخواد بره رو مخم
ا/ت یه چیزایی از تهیونگ شنیده بود که میگفت پارک جیمین داره تو معامله ها اذیت میکنه نکنه این فرد همون فردیه ک تهیونگ گفته؟!
پارت10
ویو کوک
با دست اشاره کردم که بشینه
_اصلا شبیه چیزی ک دیروز دیدم نیستی
+نکنه انتظار داشتی با ی استایل دخترونه بیام؟
_ن ولی فکرم نمیکردم تامبوی باشی
+بگذریم، خیلی ادم رسمی ای نیستم مشکلی نیست راحت باشیم؟
_ن اصلا
+تهیونگ یعنی داداشم بهم گفت باید باهم مشارکت کنیم، ولی من یادم نرفته برا چی اینجامااا
خنده کوتاهی کردم
_میدونم میدونم ولی بیا اول کارای شرکتمونو ردیف کنیم
~~~~~~~~~~
حدود یک ساعت از حرف زدنشون گذشته بود هردو کاملا جدی بودن بدون هیچ جر و بحثی تا این که منشی بدون در زدن وارد اتاق شد همین کافی بود تا حالت چهرشون تغییر کنده ا/ت متعجب و معصوم و کوک سرد و عصبی
_من بهتون چند بار باید بگم بدون در زدن وارد نشید؟(تقریبا داد)
منشی: اوه ببخشید جناب جئون حواسم نبود
منشی خارج شد، در زد و بعد سرشو از لای در وارد کرد
منشی: میتونم بیام تو؟
دخترک خندش گرفته بود
+بخدا منشیت یه تختش کمه
پسرک از حرف دختر خندش گرف ولی چهره سردشو حفظ کرد
_مسخره بازی رو تموم کنید و کارتونو بگید
این دفعه منشی کاملا وارد شد و درو پشت سرش بست
منشی: جناب جئون چند تا برگه هست که باید امضاش کنید
چشماشو تو کاسه چرخوند
_خب نمیتونستید بزارید بعدا؟؟
منشی: اخه فقط همین نبود؛
اقای پارک جیمین برای ملاقات شما اومدن
همین جمله کافی بود تا پسرک نگاه متعجبی به منشی خونسردش بندازه
_پارک جیمین؟
منشی: بله، گفتن کارشون خیلی فوریه
میشد کلافگیو از توی چشماش تشخیص داد اون دیگه چی میخاست؟
پارک جیمین دشمن قدیمی جونگکوک بود ک دوباره بعد یه سال سرو کلش پیدا شده بود دستی روی چشماش کشیدو نگاه سرد و کوتاهی به منشی انداخت
_اون برگه ها و همینطور پارک جیمین میتونن منتظر بمونن، الان کار مهم تری دارم
منشی: ولی قربان...
_همین که گفتم(داد)
منشی رفت بیرون و کوک یه نفس اسوده کشید
ا/ت که تا الان ساکت بود و به مکالمشون گوش داده بود و کاملا گیج شده بود دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره
+پارک جیمین کیه؟
_یه مافیای مخفی
+مافیای مخفی؟
_یه سری افراد هستن که به نظر میرسه فقط سهام دار عادی هستن ولی در اصل نفوذ بالایی روی دولت دارن و در واقع همه چی در اختیارشونه، به اونا میگن مافیای مخفی
پارک جیمین هم یکی از این مافیا ها و بزرگترین دشمن منه، حدود یه سال ازش خبری نبود ولی الان اومده و نمیدونم دوباره چجوری میخواد بره رو مخم
ا/ت یه چیزایی از تهیونگ شنیده بود که میگفت پارک جیمین داره تو معامله ها اذیت میکنه نکنه این فرد همون فردیه ک تهیونگ گفته؟!
۶.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.