پارت ۴۳ *My alpha*
"خوب شدم؟"
"ا-اره"
با لبخند گفت
"کار این دوتا بود"
خواستم چیزی بگم که صدای جویا بلند شد
"کار من بود البته"
دوستش گفت
"نه کار من بود"
جویا رو به من گفت
"حرفشو باور نکن الفا کار من بود"
سولمین که تا حالا با لبخند جلوم وایساده بود با اخم برگشت به سمتشون و داد زد
"گمشید بیرونننن"
"ا-اره"
با لبخند گفت
"کار این دوتا بود"
خواستم چیزی بگم که صدای جویا بلند شد
"کار من بود البته"
دوستش گفت
"نه کار من بود"
جویا رو به من گفت
"حرفشو باور نکن الفا کار من بود"
سولمین که تا حالا با لبخند جلوم وایساده بود با اخم برگشت به سمتشون و داد زد
"گمشید بیرونننن"
۴۵.۱k
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.