سناریو ♡
سناریو ♡
وقتی کیوت بازی درمیارن و تو سرت تو گوشیته.
نامجون : 💔 من اینقدر بی ارزشم ؟ گوشی مهم تره ؟
ا/ت : وای به خدا حواسم نبود قشنگم ببخشید... بازم برام انجام میدی ؟
جین: با ماهی تابه افتاده دنبالت 😂
ا/ت : گوه خوردمممم
جین : دیگه نخور وایسا تا بزنم در کونت (😂)
شوگا : که اینطور ... آدم کم نیس که میرم برا ارمیا کیوت میشم ...
ا/ت : وای گربم ببخشید... هر کاری بخوای می کنم !
شوگا : هر کاری ؟
ا/ت : بد بخت شدم ...
شوگا : پوزخند ( منحرفا دستا بالا )
جی هوپ : نور امید دیگه باهات کاری نداره *بغض*
ا/ت : من که میدونم دو دیقه دیگه با آب نبات کنارم نشستی بیا بغلم ببخشید :)
جی هوپ : ینی اینقدر مهربونم ؟ (چیزی نیس پشماش ریخته )
جیمین : همه دنبال منن از کیوت بودن من دارن میمیرن بعد تو سرت تو گوشیته ؟ ( خاک تو سرت سلیطه 😂)
ا/ت : وای آخه تو گوشیم یکی دیگه کیوت بود نتونستم از روش چشم بردارم ترو خدا نگاش کن ...
*جیمین میبینه خودش تو گوشیه 😐*
جیمین: اوکی لاس زدن و خر کردن من و خوب بلدی بیبی ...
تهیونگ : یونتان بابا بیا این نفرین شده رو گاز بگیر ... ( چیزی نیس ا/ت الان رو تخت بیمارستان داره شیر توت فرنگی میخوره و کیوت بازیای تهیونگ و نگاه میکنه بله ..)
جونگ کوک : شیر موز و خالی میکنه رو گوشیت و میگه حالا بی حساب شدیم
ا/ت هم موهای کوک و می کشه و میگه اگه ادم بودی یه معذرت خواهی میکردم و دوباره انجامش میدادی ولی حالا که مث حیوون شیر موزت و ریختی رو گوشیم و سوخت منم دارم برات 😏
(پشمای کوک ریخته ...)
وقتی کیوت بازی درمیارن و تو سرت تو گوشیته.
نامجون : 💔 من اینقدر بی ارزشم ؟ گوشی مهم تره ؟
ا/ت : وای به خدا حواسم نبود قشنگم ببخشید... بازم برام انجام میدی ؟
جین: با ماهی تابه افتاده دنبالت 😂
ا/ت : گوه خوردمممم
جین : دیگه نخور وایسا تا بزنم در کونت (😂)
شوگا : که اینطور ... آدم کم نیس که میرم برا ارمیا کیوت میشم ...
ا/ت : وای گربم ببخشید... هر کاری بخوای می کنم !
شوگا : هر کاری ؟
ا/ت : بد بخت شدم ...
شوگا : پوزخند ( منحرفا دستا بالا )
جی هوپ : نور امید دیگه باهات کاری نداره *بغض*
ا/ت : من که میدونم دو دیقه دیگه با آب نبات کنارم نشستی بیا بغلم ببخشید :)
جی هوپ : ینی اینقدر مهربونم ؟ (چیزی نیس پشماش ریخته )
جیمین : همه دنبال منن از کیوت بودن من دارن میمیرن بعد تو سرت تو گوشیته ؟ ( خاک تو سرت سلیطه 😂)
ا/ت : وای آخه تو گوشیم یکی دیگه کیوت بود نتونستم از روش چشم بردارم ترو خدا نگاش کن ...
*جیمین میبینه خودش تو گوشیه 😐*
جیمین: اوکی لاس زدن و خر کردن من و خوب بلدی بیبی ...
تهیونگ : یونتان بابا بیا این نفرین شده رو گاز بگیر ... ( چیزی نیس ا/ت الان رو تخت بیمارستان داره شیر توت فرنگی میخوره و کیوت بازیای تهیونگ و نگاه میکنه بله ..)
جونگ کوک : شیر موز و خالی میکنه رو گوشیت و میگه حالا بی حساب شدیم
ا/ت هم موهای کوک و می کشه و میگه اگه ادم بودی یه معذرت خواهی میکردم و دوباره انجامش میدادی ولی حالا که مث حیوون شیر موزت و ریختی رو گوشیم و سوخت منم دارم برات 😏
(پشمای کوک ریخته ...)
۱۲.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.