عشق غرق در نفرت پارت ۸
جئون با صدایی بلند داد زد: الان بهت مربوطه یا نه ها؟
و صحنه رو ترک کرد…(مگه صحنه قتله؟😐)
ا.ت:عوضی
بلند شد و نگاهی به خودش انداخت
جای انگشتای مرد رو به واضحی میدید
کنار ابروش خون میومد و لبش پاره شده بود
ا.ت:ازت متنفرم جئون ازت متنفرم
نگاهی به ساعتش انداخت
به سمت حمام رفت
بعد از گذشت مدتی به بیرون اومد
نگاهی به صورتش انداخت
جای انگشتاش دیگه نبود
ولی کبود بود
لباسی به تن کرد
موهاش رو خشک کرد و به سمت بالا بست
نفس عمیقی کشید
کرم پودرش رو برداشت
سعی میکرد جای کبودی رو محو کنه
تا جایی که تونست محوش کرد
جوری که هیچ اثری از کتک های مرد نبود…
برای اطمینان وسایلش رو داخل کیفش قرار داد
هنوز وقت داشت
به سمت آشپز خونه رفت تا چیزی بخوره
برای خودش ساندویچی برداشت(ساندویچ سرد…)
به سمت اتاقش رفت
خواست گازی ازش بزنه
که ساندویچ رو کنار گذاشت
اشتها غذا خوردن رو نداشت حالش بد بود
ا.ت:چم شده؟
به سمت پایین رفت
روی مبل نشست
بعد از گذشت کمی
گوشیش زنگ خورد
جئون!
جئون:بیا دم در
دختر بدون جواب دادن قطع کرد
__________
نظرتون راجبش؟
خوووبه یا نه؟
و صحنه رو ترک کرد…(مگه صحنه قتله؟😐)
ا.ت:عوضی
بلند شد و نگاهی به خودش انداخت
جای انگشتای مرد رو به واضحی میدید
کنار ابروش خون میومد و لبش پاره شده بود
ا.ت:ازت متنفرم جئون ازت متنفرم
نگاهی به ساعتش انداخت
به سمت حمام رفت
بعد از گذشت مدتی به بیرون اومد
نگاهی به صورتش انداخت
جای انگشتاش دیگه نبود
ولی کبود بود
لباسی به تن کرد
موهاش رو خشک کرد و به سمت بالا بست
نفس عمیقی کشید
کرم پودرش رو برداشت
سعی میکرد جای کبودی رو محو کنه
تا جایی که تونست محوش کرد
جوری که هیچ اثری از کتک های مرد نبود…
برای اطمینان وسایلش رو داخل کیفش قرار داد
هنوز وقت داشت
به سمت آشپز خونه رفت تا چیزی بخوره
برای خودش ساندویچی برداشت(ساندویچ سرد…)
به سمت اتاقش رفت
خواست گازی ازش بزنه
که ساندویچ رو کنار گذاشت
اشتها غذا خوردن رو نداشت حالش بد بود
ا.ت:چم شده؟
به سمت پایین رفت
روی مبل نشست
بعد از گذشت کمی
گوشیش زنگ خورد
جئون!
جئون:بیا دم در
دختر بدون جواب دادن قطع کرد
__________
نظرتون راجبش؟
خوووبه یا نه؟
۴.۶k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.