𝑀𝓎 𝒸𝒽𝒶𝓇𝓂𝒾𝓃𝑔 𝒹𝒶𝒹 『בבی جـذاب مـن』 p.t:²⁹
همینطور که قدم میزدیم یهو یاد مدرسه افتادم
_ددی
+جانم
_میگم که ....خب اجازه میدی برم مدرسه
+خب راجب این بعدا با هم حرف میزنیم باشه عزیزم
_نه همین الان دیگه
رفتیم و یه جا زیر یه درخت نشستیم
+خب ببین ات من آدم کمی نیستم و به عنوان دوس دخترم کسی رو که واقعا لیاقت داشته باشه انتخاب کردم اونم تویی و من رو چیزی که مال من باشه خیلی حساسم علاوه بر خودش روی تک تک کارایی که انجام میده و رفتاری که داره هم همینطور خیلی حساسم اینکه بخوای بری مدرسه هم یه شرط هایی داره
_خب چه شرطی
+اگه میخوای اجازه بدم بری مدرسه خیلی خب باشه میزارم ولی .... حق نداری با هیچ پسری حرف بزنی و حتی نگاشونم نمیکنی درساتو همینطوری که پیش مامان بابات بودی خوب میخونی و میخوام تو همه درسات از همه بهتر باشی من نمره ۲۰ ازت میخوام
_اینکه خیالت راحت باشه از این بابت
+امیدوارم همینطوری که میگی باشه
_حالا اجازه میدی برم
+اوهوم
خر ذوق شدم و از اینکه دوباره قراره برم مدرسه پیش دوستام خوشحال بودم و رفتم و لپ جونکوک بوسیدم
_عاشقتم ددی
+من بیشتر بیبی(خنده)
+ولی ....
_ولی چی
+یادت باشه چیا بهت گفتم بخوای یکیشو زیر پا بزاری تنبیهت میکنم تنبیهای منم که دیگه میدونی چجوریه
_اره ولی نگران نباش مث اینکه تو منو دست کم گرفتی بزار برم مدرسه دهنت باز بمونه از نمره هام هه
+امید وارم همینطوری که میگی باشه خب بیبی نظرت چیه فردا بریم برای ثبت نام و کتاب و لباسات
_همه رو دارم فقط باید دوباره ثبت نام کنم
+خیلی خب میریم توی یه مدرسه خوب
_همون مدرسه قبلیم آخه میخوام پیش یونا باشم
+اینجوری دیگه درس نمیخونی
_چرا میخونم خب قبلا هم با هم تو یه مدرسه بودیم ولی من درس میخوندم
+خیلی خب باشه من نمره ۱۹ با ۱۸ قبول نمیکنم فقط ۲۰
_باشه
+قول بده
_قول میدم ددی
+آفرین پاشو برگردیم هوا ابریه الانه که بارون بگیره
_باشه بریم
بعد دوباره دست همو گرفتیم و برگشتیم تو کلبه ....
_ددی
+جانم
_میگم که ....خب اجازه میدی برم مدرسه
+خب راجب این بعدا با هم حرف میزنیم باشه عزیزم
_نه همین الان دیگه
رفتیم و یه جا زیر یه درخت نشستیم
+خب ببین ات من آدم کمی نیستم و به عنوان دوس دخترم کسی رو که واقعا لیاقت داشته باشه انتخاب کردم اونم تویی و من رو چیزی که مال من باشه خیلی حساسم علاوه بر خودش روی تک تک کارایی که انجام میده و رفتاری که داره هم همینطور خیلی حساسم اینکه بخوای بری مدرسه هم یه شرط هایی داره
_خب چه شرطی
+اگه میخوای اجازه بدم بری مدرسه خیلی خب باشه میزارم ولی .... حق نداری با هیچ پسری حرف بزنی و حتی نگاشونم نمیکنی درساتو همینطوری که پیش مامان بابات بودی خوب میخونی و میخوام تو همه درسات از همه بهتر باشی من نمره ۲۰ ازت میخوام
_اینکه خیالت راحت باشه از این بابت
+امیدوارم همینطوری که میگی باشه
_حالا اجازه میدی برم
+اوهوم
خر ذوق شدم و از اینکه دوباره قراره برم مدرسه پیش دوستام خوشحال بودم و رفتم و لپ جونکوک بوسیدم
_عاشقتم ددی
+من بیشتر بیبی(خنده)
+ولی ....
_ولی چی
+یادت باشه چیا بهت گفتم بخوای یکیشو زیر پا بزاری تنبیهت میکنم تنبیهای منم که دیگه میدونی چجوریه
_اره ولی نگران نباش مث اینکه تو منو دست کم گرفتی بزار برم مدرسه دهنت باز بمونه از نمره هام هه
+امید وارم همینطوری که میگی باشه خب بیبی نظرت چیه فردا بریم برای ثبت نام و کتاب و لباسات
_همه رو دارم فقط باید دوباره ثبت نام کنم
+خیلی خب میریم توی یه مدرسه خوب
_همون مدرسه قبلیم آخه میخوام پیش یونا باشم
+اینجوری دیگه درس نمیخونی
_چرا میخونم خب قبلا هم با هم تو یه مدرسه بودیم ولی من درس میخوندم
+خیلی خب باشه من نمره ۱۹ با ۱۸ قبول نمیکنم فقط ۲۰
_باشه
+قول بده
_قول میدم ددی
+آفرین پاشو برگردیم هوا ابریه الانه که بارون بگیره
_باشه بریم
بعد دوباره دست همو گرفتیم و برگشتیم تو کلبه ....
۱۷.۹k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.