پارت سه ( با تاخیر ببخشید)
ساعت ۵و ۴۵ دقیقه راه میوفتن
جیمین سولی رو همراهی میکنه توی
ماشین و بعد خودش سوار ماشین
میشه ........
جلو اپارتمان وایمیستن و پیاده
میشن جیمین جلو سولی می افته
و از اونجایی که خونه داداششه
کیلید در خونرو از توی جیبش در
میاره و در رو باز میشه
زبونش بند میشه
توی ذهن جیمین: ریدم
دهنتتتتونننننن جونکوکا و
تهیونگاااااااااااااااااا🔪🔪💀🤝👍
تهکوک جلو در در حال بوس کردن بودن
از اونجایی که سولی
داشت میکاپشو درست میکرد
جیمین بلافاصله در رو میبنده روبه
سولی میگه: هه هه نظرته بریم
یک چیزی بخوریم بعد بیایم؟ هه
هه خیلی اتفاقی گشنم شد😅💀
ادامه دارد.......
جیمین سولی رو همراهی میکنه توی
ماشین و بعد خودش سوار ماشین
میشه ........
جلو اپارتمان وایمیستن و پیاده
میشن جیمین جلو سولی می افته
و از اونجایی که خونه داداششه
کیلید در خونرو از توی جیبش در
میاره و در رو باز میشه
زبونش بند میشه
توی ذهن جیمین: ریدم
دهنتتتتونننننن جونکوکا و
تهیونگاااااااااااااااااا🔪🔪💀🤝👍
تهکوک جلو در در حال بوس کردن بودن
از اونجایی که سولی
داشت میکاپشو درست میکرد
جیمین بلافاصله در رو میبنده روبه
سولی میگه: هه هه نظرته بریم
یک چیزی بخوریم بعد بیایم؟ هه
هه خیلی اتفاقی گشنم شد😅💀
ادامه دارد.......
۲۳۰
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.