ⓢⓔⓥⓔⓝ ⓐⓝⓖⓔⓛⓢ💙✨
ⓢⓔⓥⓔⓝ ⓐⓝⓖⓔⓛⓢ💙✨
part 2
.
.
.
بورام= هییی میابن مسابقه ؟
مارینا=آرههه جیمینا بیا بریم مسابقه
جیمین=باشه ها ولی اگه خوردین زمین به من ربطی نداره
✨مارینااز همه جلو تر بود و جیمین پشت سر مارینا ولی جیمین یادش رفته بود در مورد گودال های بزرگ و کوچیک اینجا بهشون بگه بورام هم پشت سر جیمین میرفت اون خواست سرعتشو زیاد کنه تا بهشون ثابت کنه بهترین اون دمدمی مزاج و مهربون در عین حال ساده بود
.
.
اون تقریبا داشت به جیمین میرسید که یهو توی یه گودال عمیق فرو رفت و با سرش که به سنگ خورد بیهوش شد....آره اون حتی فرصت جیغ زدنم نداشت و کسی هم متوجه ی این نمیشد....✨
(پایان مسابقه)
مارینا=هوووو من اول شدمممم
جیمین=منم دوم
.......
مارینا=ج....جیمین بورام؟
جیمین=اون درست پشت سرم بود!...
مارینا=هوا داره تاریک میشه اون خیلی میترسه
جیمین=تو رو میبرم تو کلبه اونجا باش تا منم برم دنبال بورام
.
.
.
جیمین بورام(داد)
بورام=با صدای. آشنایی به خودم اومدم بودم
ک..م.ک ج.. مینا من اینجام
جیمین=الان میارمت بیرون
✨جیمین خودشو کوچولو کرد و بورام رو بیرون آورد✨
بورام=آیییی پامممم
جیمین نگاهی به پای زخمی و آسیب دیده ی دختر کوچولو کرد حدس میزد شکسته باشه با چوب پاشو بست و کولش کرد و به سمت خونه حرکت کرد در همین حین دختر کوچولو پشت جیمین خوابش برد و باد خنکی با اون ها همراه شد✨
.
.
.چطوره
عکس اول بورام❤️
دومی مارینا😇
سومی کلبه ی بچه ها💙
part 2
.
.
.
بورام= هییی میابن مسابقه ؟
مارینا=آرههه جیمینا بیا بریم مسابقه
جیمین=باشه ها ولی اگه خوردین زمین به من ربطی نداره
✨مارینااز همه جلو تر بود و جیمین پشت سر مارینا ولی جیمین یادش رفته بود در مورد گودال های بزرگ و کوچیک اینجا بهشون بگه بورام هم پشت سر جیمین میرفت اون خواست سرعتشو زیاد کنه تا بهشون ثابت کنه بهترین اون دمدمی مزاج و مهربون در عین حال ساده بود
.
.
اون تقریبا داشت به جیمین میرسید که یهو توی یه گودال عمیق فرو رفت و با سرش که به سنگ خورد بیهوش شد....آره اون حتی فرصت جیغ زدنم نداشت و کسی هم متوجه ی این نمیشد....✨
(پایان مسابقه)
مارینا=هوووو من اول شدمممم
جیمین=منم دوم
.......
مارینا=ج....جیمین بورام؟
جیمین=اون درست پشت سرم بود!...
مارینا=هوا داره تاریک میشه اون خیلی میترسه
جیمین=تو رو میبرم تو کلبه اونجا باش تا منم برم دنبال بورام
.
.
.
جیمین بورام(داد)
بورام=با صدای. آشنایی به خودم اومدم بودم
ک..م.ک ج.. مینا من اینجام
جیمین=الان میارمت بیرون
✨جیمین خودشو کوچولو کرد و بورام رو بیرون آورد✨
بورام=آیییی پامممم
جیمین نگاهی به پای زخمی و آسیب دیده ی دختر کوچولو کرد حدس میزد شکسته باشه با چوب پاشو بست و کولش کرد و به سمت خونه حرکت کرد در همین حین دختر کوچولو پشت جیمین خوابش برد و باد خنکی با اون ها همراه شد✨
.
.
.چطوره
عکس اول بورام❤️
دومی مارینا😇
سومی کلبه ی بچه ها💙
۶.۲k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.