بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
که حتی آیتالله و حجت الاسلام نامیده میشوند و این همه چپاول،خیانت و جنایت میکنند و اساساً بسیاری از گنهکاران، به لحاظ شناخت،منکر خدا و قیامت نیستند،اما نفس اماره غلبه می کند.
پس انسان، در نهایت به سوی محبوب و آن چه دلش میخواهد میرود و نه آن چه که می شناسد و عقلش حکم میکند و فطرتش گواهی میدهد.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ -نعمت خدا را مىشناسند، اما باز هم منكر آن مىشوند و بيشترشان كافرند.(سوره نحل آیه 83)
ژست علمی :
درست است که هر کس میخواهد منکر توحید، نبوت، معاد (اسلام) شود، یک ژست علمی یا روشنفکری هم به خود میگیرد،چرا که اگر چنین نکند، به خاطر تکذیب و انکار حقایق روشن، متهم و محکوم به جهالت می گردد؛ اما این دلیل نمیشود که ما گمان کنیم واقعاً کفر و تکذیبشان به خاطر بازگو کردن نظریات دیگران میباشد! خیر، بلکه بسیاری خودشان نیز میدانند، اما دلشان نمی خواهد که ایمان بیاورند و عمل کنند، منتهی برای توجیه و تطهیر خود، چهارتا نظریه را حفظ کرده و بازگو میکنند.آن هم به صورت شعاری و نه علمی.
دلیل :
از خود آنها دلایل اثبات ادعایشان را بخواهید، به سرعت متوجه میشوید که نه تنها دلیلی ندارد و فقط شعار میدهند، بلکه از چند و چون همان که می گویند نیز مطلع نمیباشند.
پس یکی از روشها همین است که مدعی دلیل و برهان و سند ارائه دهد، نه این که همین طوری یک جمله بگوید و یک انکاری بکند، بعد شما به دنبال انواع و اقسام دلایل فلسفی، حِکمی، کلامی، عقلی و نقلی بدوید تا به او اثبات کنید، در حالی که ممکن است اصلاً از اصول حکمت و فلسفه نیز چیزی نداند.
مثال :
یک مادهگرا (ملحد یا ماتریالیسم)، به امام صادق علیه السلام گفت: خدایی وجود ندارد! ایشان نیز فرمود از کجا میدانی؟ تو که حتی عالَم مادی را نگشتی، شاید وجود داشته باشد؟
دیگرس گفت: دلیل شما بر حدوث اجسام چیست؟ چون در فلسفه، اگر ثابت شود چیزی حادث است، محدث میخواهد فرمود: اگر به هر چیزی مثل خودش را اضافه کنی، بزرگتر میشود، مثلاً به نصف لیوان آب، آب یا مایهای اضافه شود.افزودند: همین یعنی از بین رفتن حالت اول کوچکی و به وجود آمدن حالت دوم بزرگی. پس همه چیز حادث است.
دیگری گفت: دلیلت بر وجود خالق و مخلوق چیست؟ فرمود: تو صفات مخلوق را بشمار. دراز، کوتاه، چاق، لاغر، کم، زیاد، وزن، حجم، رنگ و سپس افزودند: اگر برای مخلوق صفات دیگری نمیشناسی، باید خودت را نیز مخلوق بدانی، چرا که همه این صفات در تو و دیگر اجرام وجود دارد.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
که حتی آیتالله و حجت الاسلام نامیده میشوند و این همه چپاول،خیانت و جنایت میکنند و اساساً بسیاری از گنهکاران، به لحاظ شناخت،منکر خدا و قیامت نیستند،اما نفس اماره غلبه می کند.
پس انسان، در نهایت به سوی محبوب و آن چه دلش میخواهد میرود و نه آن چه که می شناسد و عقلش حکم میکند و فطرتش گواهی میدهد.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ -نعمت خدا را مىشناسند، اما باز هم منكر آن مىشوند و بيشترشان كافرند.(سوره نحل آیه 83)
ژست علمی :
درست است که هر کس میخواهد منکر توحید، نبوت، معاد (اسلام) شود، یک ژست علمی یا روشنفکری هم به خود میگیرد،چرا که اگر چنین نکند، به خاطر تکذیب و انکار حقایق روشن، متهم و محکوم به جهالت می گردد؛ اما این دلیل نمیشود که ما گمان کنیم واقعاً کفر و تکذیبشان به خاطر بازگو کردن نظریات دیگران میباشد! خیر، بلکه بسیاری خودشان نیز میدانند، اما دلشان نمی خواهد که ایمان بیاورند و عمل کنند، منتهی برای توجیه و تطهیر خود، چهارتا نظریه را حفظ کرده و بازگو میکنند.آن هم به صورت شعاری و نه علمی.
دلیل :
از خود آنها دلایل اثبات ادعایشان را بخواهید، به سرعت متوجه میشوید که نه تنها دلیلی ندارد و فقط شعار میدهند، بلکه از چند و چون همان که می گویند نیز مطلع نمیباشند.
پس یکی از روشها همین است که مدعی دلیل و برهان و سند ارائه دهد، نه این که همین طوری یک جمله بگوید و یک انکاری بکند، بعد شما به دنبال انواع و اقسام دلایل فلسفی، حِکمی، کلامی، عقلی و نقلی بدوید تا به او اثبات کنید، در حالی که ممکن است اصلاً از اصول حکمت و فلسفه نیز چیزی نداند.
مثال :
یک مادهگرا (ملحد یا ماتریالیسم)، به امام صادق علیه السلام گفت: خدایی وجود ندارد! ایشان نیز فرمود از کجا میدانی؟ تو که حتی عالَم مادی را نگشتی، شاید وجود داشته باشد؟
دیگرس گفت: دلیل شما بر حدوث اجسام چیست؟ چون در فلسفه، اگر ثابت شود چیزی حادث است، محدث میخواهد فرمود: اگر به هر چیزی مثل خودش را اضافه کنی، بزرگتر میشود، مثلاً به نصف لیوان آب، آب یا مایهای اضافه شود.افزودند: همین یعنی از بین رفتن حالت اول کوچکی و به وجود آمدن حالت دوم بزرگی. پس همه چیز حادث است.
دیگری گفت: دلیلت بر وجود خالق و مخلوق چیست؟ فرمود: تو صفات مخلوق را بشمار. دراز، کوتاه، چاق، لاغر، کم، زیاد، وزن، حجم، رنگ و سپس افزودند: اگر برای مخلوق صفات دیگری نمیشناسی، باید خودت را نیز مخلوق بدانی، چرا که همه این صفات در تو و دیگر اجرام وجود دارد.(ادامه دارد...)
۶۲۷
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.