بیمارستان مرگ (part 10) پارت اخر
ات مجبور شد دارو را بخوره و بعد از خوردن اون داری ات بیهوش شد و افتار زمین جیمین بلندش کرد و گذاشتش رو تخت
پرش زمانی به ۴ صبح
ویو ات
وقتی بیدار شدم پسرا همشون خواب بودن اروم از رو تخت اومد پایین که با صدای یکی جیغم رفت هوا
کوک: خانم کوجولو جایی میرفتن
ات: جیغ.... ن.....نه من نه من میخواستم وسایلم را جمع کنم
کوک: وسایلت جمعه
با جیغی که ات زد همه پسرا مثل جت از خواب بیدار شدند و به ات نگاه میکردند انگار خوشحال بودند
ات: حالا که همتون بیدارید بیاد بریم
پسرا: کحا با ازن قیافه های ترسناکمون
ات: الان هیچکس بیدار نیست بدوید بریم
از زبان نویسنده
ات و پسرا به سمت خونه ات رفتند و همه توی حال نشسته بودند که ات اومد جلوشون
ات: خب خب
پسرا: خب چی
ات: زدید تو ذوقم میخوام قیافه های اصلیتون را ببینم کوک کوووووووک
کوک: چته بگو
ات: بیا... بیا
کوک: بله
ات: ماسکت را بدار
کوک: از این بگذر اصلا
ات: بردار میخوام چهرتو ببنم
کوک: نمیترسی
ات:/
کوک: باشه باشه
ویو ات
وقتی کوک ماسکش را برداشت چهره بامزه ایی داشت فقط تخم چشمامش سیاه بود صب کن ببینم اینا لنزه اره لنزه
کوک: میدانستم ازم میترسی
کوک میخواست ماسکش را بذاره که ات ماسک کوک را گرفت
ات: حرفش را نزن خیلی کیوتی
کوک: وا قعا
ات: اره فقط لنزه اینا بیا درشون بیارم
کوک: اوک
ات لنز ها را در اورد با چشمای قهوه ایی کوک مواجه شد و صورتش زخم بود
ات: خب بیا این حوله را بگیر برو حموم و اینم لباس اینم کرم برای زخم های بدنت
کوک: ممنون
ات: شوگا بیا
شوگا،: بفرما
ات: توه لنز داری و این زخم های چشمات و لبت هم با این کرمه میره و اینکه به هیچ عنوان خون هیچ کس را نمیخوره فهمیدی اینم حوله و لباس برا بپوش و برو حمام باشه
شوگا: ممنون و برای غذا چی بخورم
ات: مثل ادم غذا میخوری
شوگا: :/
ات: برو دیگه برو
شوگا را دستش مرا میكشه سمت حمام
(نکته:خانه ی ات دو تا حمام داره )
ات: جیهوپ بشین ببینم این شاخ ها بالات را چیکار کنم
جیهوپ: من چه بدانم
ات: صبر کن این شاخ ها الکیه شبیه به تله
شاخ های جیهوپ را برداشتم واقعا تل بود فقط بالاش واقعی بود اونم میبریم
جیهوپ: بالام را چیکار کنم
ات: میبریم هم برای تو هم برای سوکجین و هم برا تهیونگ
جین و ته و جیهوپ : چی نه نه
ات:درد نداره که
دو ساعت بعد
ات به سختی بال های جین و جیهوپ و تهیونگ را برید اونا هم رفتن حمام و لباس بهشون دادم و رفتن به همشون کرم دادم برای زخم هاشون
حالا مونده نامحون و جیمین
جیمین: زخم های من چی
ات: این کرم تو بذار لنزت را در بیارم
ات لنز زمین را برداشت و برای نامجون هم کرم داد و همشون بعد چهار ساعت از حموم کردن و اینا اکمد بیرون و لباس هاشون را پوشیدن
دوسال بعد
الان با پسرا خیلی راحتم و با هم همخانه شدیم
پایان
پرش زمانی به ۴ صبح
ویو ات
وقتی بیدار شدم پسرا همشون خواب بودن اروم از رو تخت اومد پایین که با صدای یکی جیغم رفت هوا
کوک: خانم کوجولو جایی میرفتن
ات: جیغ.... ن.....نه من نه من میخواستم وسایلم را جمع کنم
کوک: وسایلت جمعه
با جیغی که ات زد همه پسرا مثل جت از خواب بیدار شدند و به ات نگاه میکردند انگار خوشحال بودند
ات: حالا که همتون بیدارید بیاد بریم
پسرا: کحا با ازن قیافه های ترسناکمون
ات: الان هیچکس بیدار نیست بدوید بریم
از زبان نویسنده
ات و پسرا به سمت خونه ات رفتند و همه توی حال نشسته بودند که ات اومد جلوشون
ات: خب خب
پسرا: خب چی
ات: زدید تو ذوقم میخوام قیافه های اصلیتون را ببینم کوک کوووووووک
کوک: چته بگو
ات: بیا... بیا
کوک: بله
ات: ماسکت را بدار
کوک: از این بگذر اصلا
ات: بردار میخوام چهرتو ببنم
کوک: نمیترسی
ات:/
کوک: باشه باشه
ویو ات
وقتی کوک ماسکش را برداشت چهره بامزه ایی داشت فقط تخم چشمامش سیاه بود صب کن ببینم اینا لنزه اره لنزه
کوک: میدانستم ازم میترسی
کوک میخواست ماسکش را بذاره که ات ماسک کوک را گرفت
ات: حرفش را نزن خیلی کیوتی
کوک: وا قعا
ات: اره فقط لنزه اینا بیا درشون بیارم
کوک: اوک
ات لنز ها را در اورد با چشمای قهوه ایی کوک مواجه شد و صورتش زخم بود
ات: خب بیا این حوله را بگیر برو حموم و اینم لباس اینم کرم برای زخم های بدنت
کوک: ممنون
ات: شوگا بیا
شوگا،: بفرما
ات: توه لنز داری و این زخم های چشمات و لبت هم با این کرمه میره و اینکه به هیچ عنوان خون هیچ کس را نمیخوره فهمیدی اینم حوله و لباس برا بپوش و برو حمام باشه
شوگا: ممنون و برای غذا چی بخورم
ات: مثل ادم غذا میخوری
شوگا: :/
ات: برو دیگه برو
شوگا را دستش مرا میكشه سمت حمام
(نکته:خانه ی ات دو تا حمام داره )
ات: جیهوپ بشین ببینم این شاخ ها بالات را چیکار کنم
جیهوپ: من چه بدانم
ات: صبر کن این شاخ ها الکیه شبیه به تله
شاخ های جیهوپ را برداشتم واقعا تل بود فقط بالاش واقعی بود اونم میبریم
جیهوپ: بالام را چیکار کنم
ات: میبریم هم برای تو هم برای سوکجین و هم برا تهیونگ
جین و ته و جیهوپ : چی نه نه
ات:درد نداره که
دو ساعت بعد
ات به سختی بال های جین و جیهوپ و تهیونگ را برید اونا هم رفتن حمام و لباس بهشون دادم و رفتن به همشون کرم دادم برای زخم هاشون
حالا مونده نامحون و جیمین
جیمین: زخم های من چی
ات: این کرم تو بذار لنزت را در بیارم
ات لنز زمین را برداشت و برای نامجون هم کرم داد و همشون بعد چهار ساعت از حموم کردن و اینا اکمد بیرون و لباس هاشون را پوشیدن
دوسال بعد
الان با پسرا خیلی راحتم و با هم همخانه شدیم
پایان
۴.۹k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.