پارت سه

که یهو....
که یهو فیلیکس مثل بچه کوچولو ها شروع کرد به گریه کردن
:٫من غلط کردم نمیخام بیام(گریه ی الکی)
+هعی اوپا خجالت بکش یعنی مردی هستی از منم بزرگتریی
:٫یاااا چه ربطی داره
+ربط داره دیگه به من چه پیاده نمیشی
:٫یاااا می‌خوام پیاده شم
+نمیشیییی
_کوچولو خب وقتی می ترسه بزار پیاده بشه(هیونجین مهیا رو کوچولو صدا میزنه چون مهیا 6 سال ازش کوچیک تره هعیییی😔💔)
+ یاااا اوپا چندبار بگم کوچولو نیستم بعدشم نمیزارم پیاده شه باید شجاع بشه
(بعد از گفتن حرف مهیا هیونجین پاره شد از خنده و برا اینکه بیشتر اذیتش کنه پشت سرهم بهش میگفتم کوچولو😔🤝)
ویو بعد از تموم شدن ترن هوایی
+وایییی خیلی خوب بود
:٫ اره خیلی باحال بود من بهتون گفتم که
! برو گمشو بابا ببند سرم و خوردی هزارتا پیامبر و آوردی جلو چشمام
:٫ من از تو بزرگترم بچه درست بحرف🗿
! خوب داری زر الکی میزنی
؛ اهم منم اینجام ها( صداشو لوس می‌کنه😐👍)
_ خوب به کی....
+اهم اوپا ببند
_ اهم ولش کن
! هعی بیاین بریم پاساژ اینجا اصلا حال نمیده
+ راست میگه
_ ولی
:٫ داداش بیا بریم دیگه
+ لطفاً اوپااا( قیافشو مظلوم می‌کنه مثل این استیکره🥺)
( هیونجینم نتونست با کیوتی مهیا مقاومت کنه بخاطر همین گفت)
_ باشههه
سه تا شون باهم (:٫ ! + آخ جوننننننن)
رفتیم که سوار ماشین شدیم که نینا درومد‌ گفت
؛ اوپا لیکسی میشه من پیش هیونجین بشینم( قیافه الان این شکله🌝)
:٫ متاسفم ولی من گفتم مهیا باید بشینه جلو( قیافش اونموقع فیلیکس این شکل بود 🗿👍 به معنی بیلاخ که بزارم پیشش بشینی)
نینا الان داره از حسودی پاره میشه😔💔
از زبان راوی
همه سوار ماشین شدن که مهیا از تو کیفش یدونه شیر کاکائو درورد و به کیوت ترین حالت درحال ممکن خوردش ( ببینید دسته خود نیستا کلا حتی وقتی میخواد آب بخوره کیوت میشه چه برسه به عشق شیر کاکائو)
:٫ ای قلبم ننههههه
فیلیکس که اینو گفت هیونجین برگشت که ببینه فیلیکس به چی اینطوری ریکشن داد که دید مهیا داره خیلی کیوت شیر کاکائو میخوره
هیونجین نتونست خودشدر برابر کیوتی مهیا تحمل کنه و لپ مهیا رو بوس کرد
_ اخخخ ننهههه با قلب من این کارو نکن
! اهم خجالت بکشید دوتاتون بچه قرمز شد
+ ( ایشون تو شک رفته و از خجالت قرمز شده)
؛ ( ایشونم داره زیر فشار له میشه)

خوب امید وارم خوشتون بیاد
ببنید چقدر خوبم ایندفعه ریکشن قیافه هاشونم گزاشتم😂🤝