part: 8 (End)
part: 8 (End)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوک
یقه دکترو گرفته بودم..
جدام کردن گفتن اروم باش..
چه طوری باید اروم میشدم؟..
به اتم خیره شدم با چشمایی پر از اشک..
صورتی خیس..
بلند بلند گفتم: ات بلند شو و با صدای نرم و لطیفت اسم منو صدا کننن...
بیدار شو با چشمای درخشانت منو نگاه کننن...
پرستارا دیدن کوک حالش بد شد بردنش و بهش سرم ارام بخش زدن...
کوک
موقع خاکسپاری شد...
ات منو خاک نکنینننن...
زندگی منو خاک نکنیننن....
بلند گفتم: ات منو ببخش من دیوانه وار دوست داشتمو دارم و خواهم داشتتت....
(یک هفته بعد)
کوک
توی این یک هفته هرروز میرفتم سر خاکش...
گریه میکردم..
ات منتظرم باش..
توی زندگی بعدی میبینمت..:٫
گر نشد عشقمان در این گیتی پایدار..
در جهان دیگری خواهی بود بر زبان عالمیان..:)
پایان...:)
عذر میخوام اگه پایان بدی داشت...و با خوشتون نیومد.. ببخشید واقعا..
ولی بهتون گفته بودم پایان این فیک قراره غمگین باشه.
مرسی از حمایتاتون کیوتی هام:)🫀🫶🏻❤️❤️🩹🫰🏻🤞🏻❤️🩹🤍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوک
یقه دکترو گرفته بودم..
جدام کردن گفتن اروم باش..
چه طوری باید اروم میشدم؟..
به اتم خیره شدم با چشمایی پر از اشک..
صورتی خیس..
بلند بلند گفتم: ات بلند شو و با صدای نرم و لطیفت اسم منو صدا کننن...
بیدار شو با چشمای درخشانت منو نگاه کننن...
پرستارا دیدن کوک حالش بد شد بردنش و بهش سرم ارام بخش زدن...
کوک
موقع خاکسپاری شد...
ات منو خاک نکنینننن...
زندگی منو خاک نکنیننن....
بلند گفتم: ات منو ببخش من دیوانه وار دوست داشتمو دارم و خواهم داشتتت....
(یک هفته بعد)
کوک
توی این یک هفته هرروز میرفتم سر خاکش...
گریه میکردم..
ات منتظرم باش..
توی زندگی بعدی میبینمت..:٫
گر نشد عشقمان در این گیتی پایدار..
در جهان دیگری خواهی بود بر زبان عالمیان..:)
پایان...:)
عذر میخوام اگه پایان بدی داشت...و با خوشتون نیومد.. ببخشید واقعا..
ولی بهتون گفته بودم پایان این فیک قراره غمگین باشه.
مرسی از حمایتاتون کیوتی هام:)🫀🫶🏻❤️❤️🩹🫰🏻🤞🏻❤️🩹🤍
۱۹.۱k
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.