p:57
هیونجین:برای واقعی بودنم کافی بود؟
دوباره بغض شدیدی به سراغش میاد
ایندفعه اون هیونجین رو میبوسه و اون هم با کمال میل همراهی میکنه،
دلش میخواست دلتنگی تمام این مدت نبودش رو رفع کنه
دستش رو بین موهای نرم و خوش حالتش فرو میبره اما یهو چشمش به رنگ اونها میوفته بوسه رو متوقف میکنه و با لکنت به به موهاش اشاره میکنه و میگه
_ه...هیون موهات...
موهاش دیگه بلند نبودن و کوتاهشون کرده بود پیرسینگ لب و گوشواره های مورد علاقهش رو هم کنار گذاشته بود و اثری از اونها نبود و از همه مهمتر اون موهای صورتی بلندش رو با سیاهی پوشونده بود این هیونجین،هیونجین سابق نبود اون موهاش رو بیشتر از هرچیزی توی دنیا دوست داشت چه اتفاقی افتاده بود که مجبور به به این تغییر ناگهانی شده بود چی باعث شده بود اون رو وادار به این کار کرده بود
کلاهش رو روی سرش گذاشت
_ه..هی چیز مهمی نیست از صورتی زده شده بودم
با هول شروع به صحبت کرده بود قطعا داستانی پشت این کارش بود
آنیتا:تو قطعا دلیلی داشتی تو..تو هرگز همچین کاری نمیکنی
هیونجین:نه برای تنوع فقط از رنگ صورتی خسته شده بودم دیگه
آنیتا:اصلا تمام این مدت کجا بودی
هیونجین:بهتره بعدا راجب اون صحبت کنیم فعلا بیا فقط همو بغل کنیم که حسابی توی این مدت دلتنگت شدم عروسک کوچولوی من(لبخند)
دوباره بغض شدیدی به سراغش میاد
ایندفعه اون هیونجین رو میبوسه و اون هم با کمال میل همراهی میکنه،
دلش میخواست دلتنگی تمام این مدت نبودش رو رفع کنه
دستش رو بین موهای نرم و خوش حالتش فرو میبره اما یهو چشمش به رنگ اونها میوفته بوسه رو متوقف میکنه و با لکنت به به موهاش اشاره میکنه و میگه
_ه...هیون موهات...
موهاش دیگه بلند نبودن و کوتاهشون کرده بود پیرسینگ لب و گوشواره های مورد علاقهش رو هم کنار گذاشته بود و اثری از اونها نبود و از همه مهمتر اون موهای صورتی بلندش رو با سیاهی پوشونده بود این هیونجین،هیونجین سابق نبود اون موهاش رو بیشتر از هرچیزی توی دنیا دوست داشت چه اتفاقی افتاده بود که مجبور به به این تغییر ناگهانی شده بود چی باعث شده بود اون رو وادار به این کار کرده بود
کلاهش رو روی سرش گذاشت
_ه..هی چیز مهمی نیست از صورتی زده شده بودم
با هول شروع به صحبت کرده بود قطعا داستانی پشت این کارش بود
آنیتا:تو قطعا دلیلی داشتی تو..تو هرگز همچین کاری نمیکنی
هیونجین:نه برای تنوع فقط از رنگ صورتی خسته شده بودم دیگه
آنیتا:اصلا تمام این مدت کجا بودی
هیونجین:بهتره بعدا راجب اون صحبت کنیم فعلا بیا فقط همو بغل کنیم که حسابی توی این مدت دلتنگت شدم عروسک کوچولوی من(لبخند)
۱۰.۶k
۱۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.