پارت④
ویو ات
که با صدای اجوما بیدار شدم دست صورتم شستم خودمو مرتب کردم رفتم پایین از اجوما خواستم که یه چیزی درست کنم مثل اوم... پنکیک وسایلش اماده کردم شروع به درست کردن شدم بعد چند دقیقه اماده شد یکمیش را برای اجوما تهیونگم گزاشتم با خامه توت فرنگی خوشگل ترش کردم
رفتم به تهیونگ بدم یاد دیشب افتادم اوف وللش در زدم
تق تق.......
کیه
منم
بیا تو
رفتم تو امدم پنکیک بدم دیدم لباس نپوشیده
ببخشید من.... م... من هیچی ندیدم خدافظ
ته دست ات گرفت
اروم باش چته
(ات چشام هاشو گرفتع)
چیزه لختی
خجالت کشیدی؟
ن... نه براتون چیز...
اومرسی ممنون بده بهم
بفرماید خدافظظ (رفت)
که با صدای اجوما بیدار شدم دست صورتم شستم خودمو مرتب کردم رفتم پایین از اجوما خواستم که یه چیزی درست کنم مثل اوم... پنکیک وسایلش اماده کردم شروع به درست کردن شدم بعد چند دقیقه اماده شد یکمیش را برای اجوما تهیونگم گزاشتم با خامه توت فرنگی خوشگل ترش کردم
رفتم به تهیونگ بدم یاد دیشب افتادم اوف وللش در زدم
تق تق.......
کیه
منم
بیا تو
رفتم تو امدم پنکیک بدم دیدم لباس نپوشیده
ببخشید من.... م... من هیچی ندیدم خدافظ
ته دست ات گرفت
اروم باش چته
(ات چشام هاشو گرفتع)
چیزه لختی
خجالت کشیدی؟
ن... نه براتون چیز...
اومرسی ممنون بده بهم
بفرماید خدافظظ (رفت)
۱۷.۸k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.