•دلبر لجباز من • part :۳۸
کوک آروم ل.ب.ا ی ا.ت رو میخورد و آز روی لباسش دست میکشید رو ی ب.د.نش اما یهو وایستاد توی چشمای هم زل زده بودن
کوک ویو :
میخواستم از این راه بفهمم که به بدنش آسیب زده یا نه اما با فکر اینکه ا.ت به اینکه یه پسر بهش دست بزنه فوبیا داره وایستادم رنگش پریده بود اما مطمئن بودم بخاطر دست زدن من بهش نبود وگرنه از حال میرفت اینکه ترسش از چی بود منو میترسوند زیر آب رودیم خیلی آب سرد بود اما اهمیتی نمیدادم
_ا.ت ،چه اتفاقی واسه بدنت افتاده که اینجوری میترسی
+هیچ..
_به من دروغ نگو (داد)
+(گریه )ببخشید من اصلا مقصر نیستم من نمیخواستم اینجوری بشه ..
_چی داری میگی
+کوک .....من...
_تو چی بگو دیگه
+من داشتم ساعت ۲بیرون قدم میزدم دیروز که یه پسر میخواست بهم ..
_هیسسسسسس نمیخوام بشنوم ،فقط بگو کاری کرد یا نه
+همه کار کرد جز اون کار اصلی
_هنوز باکره ای ؟
+آره اما اون لمسم کرد (خیلی گریه شدید )
_(بغلش کرد )باشه آروم باش ببخشید معذرت میخوام نباید تو عمل انجام شده قرارت میدادم
+اون لمسم کرد ...کل بدنم هق کبوده (گریه )
_آخه یکی نیست بگه تو چرا تک و تنها میری کشور غریب (عصبی )بیا اینجا وایسا حوله بیارم
کوک ویو :
عصابم بدجور خورد بود جوری که اگر یه کلمه دیگه حرف میزد یکاری دست خودمون میدادم حولرو آوردم دادم بهش یه نیم تنه مشکی با یه شلوارک مشکی
_اینارو بپوش منتظرتم (رفت)
ا.تویو:
خدایا چقدر من بدبختم آخه چرا باید بفهمه لباسم لختی بود روی گردنم مارک بود الان اینارو میدید عصابش بدتر خورد میشد لباسمو عوض کردم موهامو آبشو با حوله گرفتم اما هنوز خیس بود آروم رفتم بیرون دیدم روی تخت نشسته توی گوشیش بود انگار دنبال یچیزی میگشت منم زود پتو رو دورم پیچیدم نبینه بدنمو خودشم لباسشو عوض کرده بود فقط موهاش خیس بود موهاشو بلند کرده بود یکم (بچه ها الان کوک رو تصور نکنین از اون کوتاه تر )برای همون موهاش حالت دار شده بود افتاده بود روی چشمش خیلی جذاب شده بود
_آنالیز کردنت تموم شد
+دنبال چی میگردی
_میخوام ببینم برای اینکه کبودی های بدنت بره چی باید بزنی
کوک ویو :
میخواستم از این راه بفهمم که به بدنش آسیب زده یا نه اما با فکر اینکه ا.ت به اینکه یه پسر بهش دست بزنه فوبیا داره وایستادم رنگش پریده بود اما مطمئن بودم بخاطر دست زدن من بهش نبود وگرنه از حال میرفت اینکه ترسش از چی بود منو میترسوند زیر آب رودیم خیلی آب سرد بود اما اهمیتی نمیدادم
_ا.ت ،چه اتفاقی واسه بدنت افتاده که اینجوری میترسی
+هیچ..
_به من دروغ نگو (داد)
+(گریه )ببخشید من اصلا مقصر نیستم من نمیخواستم اینجوری بشه ..
_چی داری میگی
+کوک .....من...
_تو چی بگو دیگه
+من داشتم ساعت ۲بیرون قدم میزدم دیروز که یه پسر میخواست بهم ..
_هیسسسسسس نمیخوام بشنوم ،فقط بگو کاری کرد یا نه
+همه کار کرد جز اون کار اصلی
_هنوز باکره ای ؟
+آره اما اون لمسم کرد (خیلی گریه شدید )
_(بغلش کرد )باشه آروم باش ببخشید معذرت میخوام نباید تو عمل انجام شده قرارت میدادم
+اون لمسم کرد ...کل بدنم هق کبوده (گریه )
_آخه یکی نیست بگه تو چرا تک و تنها میری کشور غریب (عصبی )بیا اینجا وایسا حوله بیارم
کوک ویو :
عصابم بدجور خورد بود جوری که اگر یه کلمه دیگه حرف میزد یکاری دست خودمون میدادم حولرو آوردم دادم بهش یه نیم تنه مشکی با یه شلوارک مشکی
_اینارو بپوش منتظرتم (رفت)
ا.تویو:
خدایا چقدر من بدبختم آخه چرا باید بفهمه لباسم لختی بود روی گردنم مارک بود الان اینارو میدید عصابش بدتر خورد میشد لباسمو عوض کردم موهامو آبشو با حوله گرفتم اما هنوز خیس بود آروم رفتم بیرون دیدم روی تخت نشسته توی گوشیش بود انگار دنبال یچیزی میگشت منم زود پتو رو دورم پیچیدم نبینه بدنمو خودشم لباسشو عوض کرده بود فقط موهاش خیس بود موهاشو بلند کرده بود یکم (بچه ها الان کوک رو تصور نکنین از اون کوتاه تر )برای همون موهاش حالت دار شده بود افتاده بود روی چشمش خیلی جذاب شده بود
_آنالیز کردنت تموم شد
+دنبال چی میگردی
_میخوام ببینم برای اینکه کبودی های بدنت بره چی باید بزنی
۶.۲k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.