وقتی مراقبت بود ۲

سعید:من دوست دختر ندارممم
ا/ت:پس اون ننم بود
سعید دستم گرفت و رفتیم سمت دختره
سعید: یونا
یونا: عشقم بله
سعید:من دوست پسرتم
یونا: معلومه
سعید:بچه ها این دوست دخترمه(داد)
بچه :نه
ا/ت:کثافط عوضی موهاشو گرفتم کشیدم که یک دفعه دلم درد گرفت
ا/ت:اخخخ دلم
و دویدم سمت دستشویی سعید آمد دنبالم
ا/ت:وای پریودم سریع نوار گذاشتم و رفتم بیرون
سعید:حالت خوبهه
ا/ت:اره
سعید: بریم بیرون کلاس لغو شده
ا/ت:باش
سعید:دستشو گرفتم و رفتیم کیفا مون رو برداشتیم رفتیم بیرون و
سعید:ببین من حقیقت تو این دو سال پیش همیشه حواسم بهت بود و فکر کنم عاشقت شدم
ا/ت:واقعااا
سعید:ببین ممکنه کلی حرف پشت سرم باشه ولی من عاشقتممم
ا/ت:منمممممم
پایان