پارت ۱۲ اکست ولت نمیکنه

که یهو یکی از دشمنای ته میاد و به ته شلیک میکنه و میرع
ات. ته نه نه
ته . خیلی دوست دارم ات
ات. منم هق امبولاس خبر کنید بعد چند دقیقه امبولانس رسید
ات همش داشت گریه میکرد ته رو بردن بیمارستا ات هم باهاشون بود
ته رو بردن کما
پرستار بعد چند مین اومد و گف
پرستار . عمل با موفقیت انجام شد
ویو ات
پرستار وقتی انجام شد رو گفت داشتم بال درمی اوردم
ات . پرستار کی می تونم ببینمش
پرستار . بعد نیم ساعت
ات . ممنون
پرستار . خواهش میکنم
نیم ساعت بعد
رفتم داخل ته چشاشو باز کرده بود
ات‌. ته حالت خوبه
ته . تو کی هستی
ات. داری باهام شوخی میکنی
ته . خانوم محترم من با شما شوخی ندارم
ات رفت بیرون و به پرستار گفت
پرستار . اهان یادمون رفته بود ایشون فراموشی گرفتن
ات . یعنی دیگع منو نمی شناسه
پرستار. نه ولی
ات . نزاشتم ادامه ی حر فشو بزنه که رفتم اتاق ته
ته . خانوم میشه از اتاقم برید بیرون
ات . ته یعنی تو منو نمی شناسی برای اخرین بار اینو ازت میپرسم و میرم
ته . مگه من باهاتون شوخی دارم
ات رفت بیرون
ویو ات
اون دیگع منو نمی شناسه باید برم ژاپن پیش مامانم اینا
رفتم بلیط گرفتم و رفتم یه گوشیم سر راهم گرفتم اخه ته گوشیمو ازم گرفته بود
۲ روز بعد
صبح
م ات. درخترم بیا صبحونه بخور از موقعی که اومدی هیچی نخوردی
ات. مامان میل ندارم
ات افسردگی گرفته بود
مامان بابای ات خیلی پولدار بودن
ات رو هروز یه دکتر میفرستادن
۱ سال بعد
ات کامل حالش خوبه شده بود
ویو ته
بعد یه سال همچی رو بیاد اوردم ات رو باید پیدا میکردم ...
#فیک
#تهیونگ
#ته
#بی_تی_اس