سناریو از زورو :))))
وقتی میبینه داری گریه میکنی: تو رفتی تو اتاق خاب اخه به خاطر هر دلیلی ناراحت بودی و نشتی رو تخت و تا جون داشتی گریه میکردی که زورو رو مبل خاب بود که صداتو شنید اومد و با شدت درو باز کرد گفت چته کی جرعت کرده تورو گریه بندازه ؟ تو تا با داد زورو مواجه شدی ترسیدی و نارا هتی تو گفتی و تا شنید اومد بغلت کرد و بوسیدن و گفت گریه نکن بعد تو کمکم تو بقل زورو خوابیدی.
وقتی ازت خاسته گاری میکنه: تو و زورو تو شهر میگتین و شب بود اون مقه سگم بیرون نبود اما زورو زورت کرد باهاش بری همین جور که تو فکر بودی یو زورو جالوت زانو زد و گفت ا/ت من فکر نمی کردم از یه زن خوشم بیاد و لی تو کسی بودی که منو عاشق خودت کردی می دونی من خیلی دوست دارم و ازت خواهش میکنم با من ازدواج کنی!. و زورو یدونه انگشتر درو ورد و جولو ا/ت گرفت. ا/ت که چشماش از هلقه زده بود بیرون و خاب از سرش پریده بود گفت چ چ یی زو زو روو ب ب بلهه من باهات ازدواج میکن تا ا/ت اومد بقیه هرفشو بگه زرو بوسیدش و ا/ت اول متعجب بود و کمکم اونم همراهیش کرد
ممنون اینو خوندیم اگه از کسی دیگیی سناریو مخوان تو کامنت بگیننننن
وقتی ازت خاسته گاری میکنه: تو و زورو تو شهر میگتین و شب بود اون مقه سگم بیرون نبود اما زورو زورت کرد باهاش بری همین جور که تو فکر بودی یو زورو جالوت زانو زد و گفت ا/ت من فکر نمی کردم از یه زن خوشم بیاد و لی تو کسی بودی که منو عاشق خودت کردی می دونی من خیلی دوست دارم و ازت خواهش میکنم با من ازدواج کنی!. و زورو یدونه انگشتر درو ورد و جولو ا/ت گرفت. ا/ت که چشماش از هلقه زده بود بیرون و خاب از سرش پریده بود گفت چ چ یی زو زو روو ب ب بلهه من باهات ازدواج میکن تا ا/ت اومد بقیه هرفشو بگه زرو بوسیدش و ا/ت اول متعجب بود و کمکم اونم همراهیش کرد
ممنون اینو خوندیم اگه از کسی دیگیی سناریو مخوان تو کامنت بگیننننن
۲.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.