پسر طلایی
پسر طلایی
پارت ۶
ات: خووووو بورا نودلو درست میکنه
بورا: اومم چون التماسم کردی باشه
ات: گوه نخور برو درست کن
بورا : جونگ کوک نیم خوای یه چیزیش بگی
جونگ کوک: اممم گوه خوردی .....
بورا: اشخال قحطی نسناس یاخته تک سلول مرتیکه بی زن و بچه
جونگ کوک : آیینه
بورا: 🌚
بورا : ات تو امروز اینقدر سفید نبودی چی شد ؟
ات: خودمو با پودر ماشین لباس شویی شستم( خودمممم مننن همین امروز این کارو انجام دادممم انجام بدید سفید میشید والا😔👍🏻*
بورا : بمیری همش میرینی
ات: گگگگ
بورا: راستی می دونستین این چند روزه یه استاکر قاتل هس میره دمه در خونه آیدلا و اونا رو میکوشه؟
جونگ کوک : من نگهبان دارم نگران نیستم ...تو چی ات؟
ات: ها؟ * خیلی داره می ترسه تو خودشه
جونگ کوک : میگم تو چیکار میکنی ؟
ات: برو باو من نمی ترسم
بورا: خوب....جونگ کوک میگم میشه من بیام پیش ....تو؟
جونگ کوک : مهم نی بیا
بورا : * با خودش .... وایییی ایشالا کاری کنم امشب عاشخم شه
ات: * با خودش ...اه بورا بری بمیری اینقدر خوشانسی من می خواستم با کراشم بخوابمممم
جونگ کوک : اتتتت ازت خون میاددددد
ات : از کجامممم؟؟؟؟
جونگ کوک: .جونگ کوک : از خشتکتتتتتت
ات: واییییییییییی پریوددد شدمممم
بورا : وایییی نهههه
ات: نواررررر
بورا : بپر بگیررر
ات: ایول من رفتم
جونگ کوک : 🫥
ات: هوف راحت شدم ....
بورا : بیاید نودل درست شد
جونگ کوک : جونز
بورا: بفرمایید این برا شما
ات: بوراااا این کع همشو دادی اونننن
بورا : غر نزن اینم براتو دیگه
جونگ کوک : بیا من خیلی نمی خورم
ات: فنکککک
بورا :* با خودش....من شلغمم جونگ کوک؟ ایششش
* شب میشه بقیه میرن خونه
ات: بایی* با ترس
جونگ کوک و بورا: بایییی
ات: خو ات جون هیچ ترسی نداره با اینکه ساعت ۱۲ شبه و بوی عرق سگ و شتر مرده میدی با اینکه رفتی حموم ولی بازم و الان داری با خودت چرت و پرت میگی پس برو بخواب
* میره می خوابه همه چراغارم خاموش میکنه
ات: خو ساعت ۲؟؟؟؟؟؟ پزرامممممم
ات: گنجیشک لالا مهتاب لالا شب شد دوباره چشمک بزن دو باره بیا باهم ورزش کنیم کونی آتیش پاره * آخراش قر میده
ات: خو بهتره سناریو با جونگ کوک بسازم
نویسنده ی فیک :
https://wisgoon.com/ppokmkl
پارت ۶
ات: خووووو بورا نودلو درست میکنه
بورا: اومم چون التماسم کردی باشه
ات: گوه نخور برو درست کن
بورا : جونگ کوک نیم خوای یه چیزیش بگی
جونگ کوک: اممم گوه خوردی .....
بورا: اشخال قحطی نسناس یاخته تک سلول مرتیکه بی زن و بچه
جونگ کوک : آیینه
بورا: 🌚
بورا : ات تو امروز اینقدر سفید نبودی چی شد ؟
ات: خودمو با پودر ماشین لباس شویی شستم( خودمممم مننن همین امروز این کارو انجام دادممم انجام بدید سفید میشید والا😔👍🏻*
بورا : بمیری همش میرینی
ات: گگگگ
بورا: راستی می دونستین این چند روزه یه استاکر قاتل هس میره دمه در خونه آیدلا و اونا رو میکوشه؟
جونگ کوک : من نگهبان دارم نگران نیستم ...تو چی ات؟
ات: ها؟ * خیلی داره می ترسه تو خودشه
جونگ کوک : میگم تو چیکار میکنی ؟
ات: برو باو من نمی ترسم
بورا: خوب....جونگ کوک میگم میشه من بیام پیش ....تو؟
جونگ کوک : مهم نی بیا
بورا : * با خودش .... وایییی ایشالا کاری کنم امشب عاشخم شه
ات: * با خودش ...اه بورا بری بمیری اینقدر خوشانسی من می خواستم با کراشم بخوابمممم
جونگ کوک : اتتتت ازت خون میاددددد
ات : از کجامممم؟؟؟؟
جونگ کوک: .جونگ کوک : از خشتکتتتتتت
ات: واییییییییییی پریوددد شدمممم
بورا : وایییی نهههه
ات: نواررررر
بورا : بپر بگیررر
ات: ایول من رفتم
جونگ کوک : 🫥
ات: هوف راحت شدم ....
بورا : بیاید نودل درست شد
جونگ کوک : جونز
بورا: بفرمایید این برا شما
ات: بوراااا این کع همشو دادی اونننن
بورا : غر نزن اینم براتو دیگه
جونگ کوک : بیا من خیلی نمی خورم
ات: فنکککک
بورا :* با خودش....من شلغمم جونگ کوک؟ ایششش
* شب میشه بقیه میرن خونه
ات: بایی* با ترس
جونگ کوک و بورا: بایییی
ات: خو ات جون هیچ ترسی نداره با اینکه ساعت ۱۲ شبه و بوی عرق سگ و شتر مرده میدی با اینکه رفتی حموم ولی بازم و الان داری با خودت چرت و پرت میگی پس برو بخواب
* میره می خوابه همه چراغارم خاموش میکنه
ات: خو ساعت ۲؟؟؟؟؟؟ پزرامممممم
ات: گنجیشک لالا مهتاب لالا شب شد دوباره چشمک بزن دو باره بیا باهم ورزش کنیم کونی آتیش پاره * آخراش قر میده
ات: خو بهتره سناریو با جونگ کوک بسازم
نویسنده ی فیک :
https://wisgoon.com/ppokmkl
۸.۴k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.