عکس رمان عوض شده
آب نبات شیرین روزای تلخ
پارت ۶
سونگمین:چی ؟چرت نگو
ویو ا_ت
ا_ت:باور نمیکنی
رفتم کنار صورتش جوری که فاصله بینمون نابود شده بود نیستی دماغش به صورتم میخورد
با نگاه کردن به چشمام که قرمز شده بودن و دندونام که زده بودن بیرون چشماش گرد شد و با ترس بهم نگاه کرد
سونگمین:چ...چی؟
ا_ت:باورت نشده
به گردنش یه نگاه انداختم خیلی به نظر خوشمزه نبود
سونگمین:فکر شم نکن
سرما بردم توی گردنش دندونام فرو کردن ت ی گردنش و در حال خ ردن خونش بودم
سونگمین:اه درد گمشو دختره ای هرزه ای😦
بعد از چند دقیقه سر مو آوردم بیرون و گوشه لبم که خون مالیده بود با آستین لباسم پاک کردم و همینطور به سونگمین نگاه میکردم اونم سرش پایین بود
سرشو آوردم بالا دیدم گردنشداره خون ریزی میکنه رفتم توی آشپز خونه دستمال آوردم امدم گذاشتمش روی گردنش و فشار دادم تا خونش بند بیاد
سونگمین:آه سسیسسس هی دختر داری چی کار نیک میکنی (با داد در دشدید)
ا_ت:خفه شو تا نکشتمت
کشنم بود خواستم سیر شم
سونگمین:ایششش
برگشت سمت من چشم تو چشم شده بدیم بمنبا نگاه بی حس و پوکر بهش نگاه میکردم
اوت با نگاه جذاب و با چشمای بادومی بهمنگاه میکرد
ا_ت:نیشخند
سونگمین:کی ولم میکنی
ا_ت: مگه میخوام ولت کنم که میپرسی
آها گوشیت دست منه رمزت
سونگمین:.....
ا_ت:رمز
سونگمین.....
ا_ت: دلت میخواد به جای چاقو تبر بیارم
سونگمین:۲۳۰۲
ا_ت: افرین پسر
سونگمین:ایششش
پارت ۶
سونگمین:چی ؟چرت نگو
ویو ا_ت
ا_ت:باور نمیکنی
رفتم کنار صورتش جوری که فاصله بینمون نابود شده بود نیستی دماغش به صورتم میخورد
با نگاه کردن به چشمام که قرمز شده بودن و دندونام که زده بودن بیرون چشماش گرد شد و با ترس بهم نگاه کرد
سونگمین:چ...چی؟
ا_ت:باورت نشده
به گردنش یه نگاه انداختم خیلی به نظر خوشمزه نبود
سونگمین:فکر شم نکن
سرما بردم توی گردنش دندونام فرو کردن ت ی گردنش و در حال خ ردن خونش بودم
سونگمین:اه درد گمشو دختره ای هرزه ای😦
بعد از چند دقیقه سر مو آوردم بیرون و گوشه لبم که خون مالیده بود با آستین لباسم پاک کردم و همینطور به سونگمین نگاه میکردم اونم سرش پایین بود
سرشو آوردم بالا دیدم گردنشداره خون ریزی میکنه رفتم توی آشپز خونه دستمال آوردم امدم گذاشتمش روی گردنش و فشار دادم تا خونش بند بیاد
سونگمین:آه سسیسسس هی دختر داری چی کار نیک میکنی (با داد در دشدید)
ا_ت:خفه شو تا نکشتمت
کشنم بود خواستم سیر شم
سونگمین:ایششش
برگشت سمت من چشم تو چشم شده بدیم بمنبا نگاه بی حس و پوکر بهش نگاه میکردم
اوت با نگاه جذاب و با چشمای بادومی بهمنگاه میکرد
ا_ت:نیشخند
سونگمین:کی ولم میکنی
ا_ت: مگه میخوام ولت کنم که میپرسی
آها گوشیت دست منه رمزت
سونگمین:.....
ا_ت:رمز
سونگمین.....
ا_ت: دلت میخواد به جای چاقو تبر بیارم
سونگمین:۲۳۰۲
ا_ت: افرین پسر
سونگمین:ایششش
۳.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.