ناکجااباد موعود/اوسی ناکجااباد موعود/آرت/نقاشی/نورومی
اسم:نورومی
فامیل: نداره
سن:۱۱
قد:۱۵۰
وزن:۴۰
محل زندگی:یتیم خونه
تایپ:isfj
تولد:هم تولد نورمن
شیپ:نداره
فرند شیپ گرل: اما/آنا
فرند شیپ بوی:ری/دان
بستگان:
خواهر و برادرهای ناتنی
نورمن:برادر تنی
دوست:نورمن-ری-اما-گیلدا-آنا-نات-دان و اکثر بچه ها
بست فرند:گیلدا-ری-انا-اما-نورمن
علایق:رنگین کمون-بارون-کمک کردم به بقیه-رنگ سفید-کتاب-قایم موشک-ماما-فیل و کنی و بچه های کوچیک-دوستاش-نورمن
تنفرات:هیولاها-طوفان شدید-نمره ی بد بیاره-دوستاش ترکش کنن-بعد از کنی کسی بمیره
مهارت:نقاشی روی بوم-باهوش بودنش-دوییدن و قدرت بدنی
نقطه ی ضعف:دلسوزی-سادگیش-آشپزی و خیاطی
لقب: نابغه ی برفی-نورو
نمره:300
فکت راجبش:
•نورمن و آنا و نورومی خیلی باهم صمیمین
•نورومی فکر میکنه آنا خواهر گمشدشه
•نورومی دختر کم حرفی و آرومیه
•با اما و نورمن به راز پی میبره
•همیشه ی خدا در حال شیپ کردن ری و آنا/نورمن و اما/گیلدا و دانه
•به طرز عجیبی ماما از ته دل از نقاشیای نورومی خوشش میاد و همیشه سعی میکنه بوم و رنگ و قلمو براش تهیه کنه
•نورومی تمام بچه هارو کنار هم تصور کرده و کشیده و بدک در نیومد(حتی کنی و بقیه که مردن)
•نورومی وقتی نورمن داشت میرفت به طرز عجیبی گریه نمیکرد و لبخند قشنگی گوشه ی لبش بود بعد از اینکه نورمن پیدا شد اما میگفت که نورومی جوری لبخند میزد که انگار بخش الهام شده که نورمن زندست
•نورومی دختر درونگراییه و بعد از رفتن نورمن توی دسشویی گریه کرد
•نورومی توی مبارزه با تیر کمون کارش خوبه و با موجیکا رفیقه
فامیل: نداره
سن:۱۱
قد:۱۵۰
وزن:۴۰
محل زندگی:یتیم خونه
تایپ:isfj
تولد:هم تولد نورمن
شیپ:نداره
فرند شیپ گرل: اما/آنا
فرند شیپ بوی:ری/دان
بستگان:
خواهر و برادرهای ناتنی
نورمن:برادر تنی
دوست:نورمن-ری-اما-گیلدا-آنا-نات-دان و اکثر بچه ها
بست فرند:گیلدا-ری-انا-اما-نورمن
علایق:رنگین کمون-بارون-کمک کردم به بقیه-رنگ سفید-کتاب-قایم موشک-ماما-فیل و کنی و بچه های کوچیک-دوستاش-نورمن
تنفرات:هیولاها-طوفان شدید-نمره ی بد بیاره-دوستاش ترکش کنن-بعد از کنی کسی بمیره
مهارت:نقاشی روی بوم-باهوش بودنش-دوییدن و قدرت بدنی
نقطه ی ضعف:دلسوزی-سادگیش-آشپزی و خیاطی
لقب: نابغه ی برفی-نورو
نمره:300
فکت راجبش:
•نورمن و آنا و نورومی خیلی باهم صمیمین
•نورومی فکر میکنه آنا خواهر گمشدشه
•نورومی دختر کم حرفی و آرومیه
•با اما و نورمن به راز پی میبره
•همیشه ی خدا در حال شیپ کردن ری و آنا/نورمن و اما/گیلدا و دانه
•به طرز عجیبی ماما از ته دل از نقاشیای نورومی خوشش میاد و همیشه سعی میکنه بوم و رنگ و قلمو براش تهیه کنه
•نورومی تمام بچه هارو کنار هم تصور کرده و کشیده و بدک در نیومد(حتی کنی و بقیه که مردن)
•نورومی وقتی نورمن داشت میرفت به طرز عجیبی گریه نمیکرد و لبخند قشنگی گوشه ی لبش بود بعد از اینکه نورمن پیدا شد اما میگفت که نورومی جوری لبخند میزد که انگار بخش الهام شده که نورمن زندست
•نورومی دختر درونگراییه و بعد از رفتن نورمن توی دسشویی گریه کرد
•نورومی توی مبارزه با تیر کمون کارش خوبه و با موجیکا رفیقه
۲.۶k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.