عشق در یک نگاه❤🍷

عشق در یک نگاه❤🍷
پارت 19
شعار: خدت میدونی❤🍷

ملیس
بوسیدمش و کمذمو گرفت و بردم سمت اتاق.
انداختم رو تخت و لباسامونو کند.
_احساس نمیکنی الان اگه ییعیت، لیزگه، اونور یا یازگی بیاد خونه بگا میریم؟
_عب نداره فعلا مهم اینه که بردیم رو هوا دختر
_باشه رجب اما فقد 1 ربع باشه؟
_باشه تاتلیم.
لخت بودیم.
چرا دروغ؟ منم میخاستمش.
دستشو به سـ. ینم زد و مالـ. یدشون.
اهی کشیدم
_ملیس همیشه اه کشیدناته که منو به اوج میرسونه
_احح
_جانم
شورتمو در اورد و دستشو به بهـ. شتم زد و مالیدش
_اح اح رجب بسته میخامت
_چشم یکم صب کن تاتلیم
زبونشو به بهـ. شتم زد و مکیدش.
_احح احح بسته رجب بستههه
_باشه عشقم
دیـ. ک کلفتشو مالید به بهـ. شتم که اه بلندی کشیدم.
اروم اروم فرو کرد داخلم و یواش یواش شروع به تلمبه زدن کرد.
_اححح اححح اومممم رجب تلمبه بزن احح میخامت.
با حرفم وحشی تر شد و محکم تلمبه زد و هی اه میکشیدم و اونم وستاش اه مردونه ای سر میداد.
بعد 20 دقیقه ار. ضا شدیم و رجب ازم کشید بیرون و ابشو تو دهنم خالش کرد.
بلند شدیم تختو مرتب کردم و لباسامونو پوشیدیم.
رفتیم بیرون و تو حال نشستیم.
کع زنک زدن.
ییعیت بود بعد اینکه اومد بالا صداش کردم اومد تو اتاق
_ییعیت چه وضعشه؟
_چی؟
_لبای دختررو کندس
_دیدی؟
_عاره
_شت
_ازین ببعد ارو تر بخور
_خفشو