فیک نباید اینجوری میشد پارت ۱

ا/ت ویو

در حال گوش دادن آهنگ بودم که صدای زنگ در خونم اومد که یهو...

جونگ کوک ویو
داشتم از دست همسایم فرار میکردم چون اشتباهی پنجرشو شکستم. در خونه یکی رو زدم.یه دختر درو باز کرد که...

ا/ت ویو

تا درو باز کردم چشامو بستم. یه چیزی حس میکردم چشامو باز کردم اون...اون پسره داشت.....داشت منو ....... می‌بوسید.از خودم جداش کردم

ا/ت:تو کی هستی و چرا همچین کاری کردی(داد)

چونگ کوک:جونگ کوکم از قصد که نبود درو که باز کردی....اشتباهی شد

ا/ت:حالا هرچی از اینجا برو(داد و کمی عصبی)

جونگ کوک: باشه میرم ولی این آخرین باری باشه که سرم داد میزنی(داد)

ا/ت:پسره پرو(تو دلش)

جونگ کوک ویو: رفتم خونه ولی اون دختر.... اون دختر خیلی خوشگل بود باید هر جور که شده اونو واسه خودم کنم.

فلش بک به صبح

بعد از اون اتفاق دیروز خیلی اعصابم خورد بود واسه همین خودم رو پرت کردم رو تخت و سیاهی مطلق.باید اون اتفاق رو فراموش کنم ولی پسره خیلی جذاب بود. نهههه ا/ت به خودت بیااااااا چیش جذاب بود(خفه شو کجاش جذاب نبود)
رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم موهامو خشک کردم لباسم رو پوشیدم یه آرایش لایت کردم خواستم برم پاساژ که یهو.......

شرط
لایک۱۰
کامنت ۱۰
و اینکه نظرتون رو حتما بگین