رفتن مدرسه
رفتن مدرسه
اونجا ته و کاتسومی خیلی سرد با هم بودن
تا اینکه از ماشین پیاده شدن
کوک با دیدن پیاده شدن کاتسومی از ماشین عصبی شد
جلو رفت
به کاتسومی گفت
میتونم یه لحظه داشته باشمت
کاتسومی عاره چیکارم داری
کوک دستشو گرفت و برد تو اتاق ضبط
جلو رفت
کاتسومی یه قدم عقب رفت
تا اینکه خورد به دیوار
کوک دستشو چسبوند به دیوار
و اونو بو،، سید
ل، بای کوک نرم بود و لب، ای کاتسومی نرم تر
که یهو کاتسومی نا خواسته دستو پا زد
بعد اشک از چشماش پایین اومد
کوک:تو منو نمیخوای
کاتسومی:نه یعنی نمیدونم یه حسی نمیزاره همراهیت کنم
من میخواستم اولین بوسم مطعلق به کس دیگه ای باشه
و بعد از اتاق بیرون رفت
از زبون ته
وقتی که کوک دست کاتسومی و کشید
یه چیزی میگفت برم و نزارم اما یادم افتاد این حس از تنفره
رفتم سر کلاس تا اینکه کاتسومی بت چشای گریون اومد
شیرین با هل شدن ازش پرسیدم :چی شیده کاریت کرده
که یهو کاتسومی منو کشید بیرون
و یهو بغ،لم کرد
سفت
دستامو بالا بردم و اونو دلداری دادم
رفتیم سر کلاس
ذهن ته
نه نه نه این حس تنفره
دوست داشتن نیست عشق نیست
تو همین فکرا بود که زنگ خورد
اما شاید فکر کنیم که کاتسومی ته نزدیک شدن
ولی نه دور شدن
دیگه حرف نزدن
اونجا ته و کاتسومی خیلی سرد با هم بودن
تا اینکه از ماشین پیاده شدن
کوک با دیدن پیاده شدن کاتسومی از ماشین عصبی شد
جلو رفت
به کاتسومی گفت
میتونم یه لحظه داشته باشمت
کاتسومی عاره چیکارم داری
کوک دستشو گرفت و برد تو اتاق ضبط
جلو رفت
کاتسومی یه قدم عقب رفت
تا اینکه خورد به دیوار
کوک دستشو چسبوند به دیوار
و اونو بو،، سید
ل، بای کوک نرم بود و لب، ای کاتسومی نرم تر
که یهو کاتسومی نا خواسته دستو پا زد
بعد اشک از چشماش پایین اومد
کوک:تو منو نمیخوای
کاتسومی:نه یعنی نمیدونم یه حسی نمیزاره همراهیت کنم
من میخواستم اولین بوسم مطعلق به کس دیگه ای باشه
و بعد از اتاق بیرون رفت
از زبون ته
وقتی که کوک دست کاتسومی و کشید
یه چیزی میگفت برم و نزارم اما یادم افتاد این حس از تنفره
رفتم سر کلاس تا اینکه کاتسومی بت چشای گریون اومد
شیرین با هل شدن ازش پرسیدم :چی شیده کاریت کرده
که یهو کاتسومی منو کشید بیرون
و یهو بغ،لم کرد
سفت
دستامو بالا بردم و اونو دلداری دادم
رفتیم سر کلاس
ذهن ته
نه نه نه این حس تنفره
دوست داشتن نیست عشق نیست
تو همین فکرا بود که زنگ خورد
اما شاید فکر کنیم که کاتسومی ته نزدیک شدن
ولی نه دور شدن
دیگه حرف نزدن
۱.۷k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.