یخ فروش جهنم 🔥
#یخ_فروش_جهنم 🔥
رمان ارتش
پارت بیست و هفت
ملکا:مامان میشه بعدا در مورد اینا حرف بزنیم
خیلی خستم گشنمه هست
مامان:باشه عزیزم هر چی دوست داری بگو برات درست کنن
حوصله اینکه منتظر بمونم رو نداشتم در یخچال رو باز کردم کیک شکلاتی بود همونو خوردم
رفتم داخل اتاقم انقدر خسته بودم فقط میخواستم که استراحت کنم
در اتاقم در میزدن
ملکا:بیا داخل
امید داداشی بیا داخل
امید:ابجی امشب دوست بابا میخواد با خانواده اش بیا خونمون مامان گفت واسه امشب لباس مناسب بپوشی بیای جلو مهمونا ها خوب
ملکا:وای خدایا بازم مهمون اره امشب من میدم بیرون اصلا برو به اون مامانت بگو مهمون اومد بگه ملکا مرده واسه تشیع جنازش خبرتون نکردیم ببخشید
امید:سر من داد نزن
ملکا:ببخشید داداشی ولی برو به مامان همینو بگو
ملکا:ای مامان خواستم یه استراحتی کنیم اونمونم کوفتمون کردی
لباسمو عوض کردم رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم رفتم کافه یه قهوه سفارش دادم
حوصلم خیلی سر رفته بود قهوه مو خوردم پا شدم رفتم یکم قدم زدم وای خدایا
بیرون چرا اصلا بهم خوش نمیگذره یهو یاد فرمانده افتادم
دلم براش تنگ شده کاش زودتر ببینمش
گوشیم زنگ خورد بابام بود
ملکا:الو سلام بابا جون
بابا:ملکا دخترم کجایی مهمونام رسیدن میخوام تو هم باشی
رمان ارتش
پارت بیست و هفت
ملکا:مامان میشه بعدا در مورد اینا حرف بزنیم
خیلی خستم گشنمه هست
مامان:باشه عزیزم هر چی دوست داری بگو برات درست کنن
حوصله اینکه منتظر بمونم رو نداشتم در یخچال رو باز کردم کیک شکلاتی بود همونو خوردم
رفتم داخل اتاقم انقدر خسته بودم فقط میخواستم که استراحت کنم
در اتاقم در میزدن
ملکا:بیا داخل
امید داداشی بیا داخل
امید:ابجی امشب دوست بابا میخواد با خانواده اش بیا خونمون مامان گفت واسه امشب لباس مناسب بپوشی بیای جلو مهمونا ها خوب
ملکا:وای خدایا بازم مهمون اره امشب من میدم بیرون اصلا برو به اون مامانت بگو مهمون اومد بگه ملکا مرده واسه تشیع جنازش خبرتون نکردیم ببخشید
امید:سر من داد نزن
ملکا:ببخشید داداشی ولی برو به مامان همینو بگو
ملکا:ای مامان خواستم یه استراحتی کنیم اونمونم کوفتمون کردی
لباسمو عوض کردم رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم رفتم کافه یه قهوه سفارش دادم
حوصلم خیلی سر رفته بود قهوه مو خوردم پا شدم رفتم یکم قدم زدم وای خدایا
بیرون چرا اصلا بهم خوش نمیگذره یهو یاد فرمانده افتادم
دلم براش تنگ شده کاش زودتر ببینمش
گوشیم زنگ خورد بابام بود
ملکا:الو سلام بابا جون
بابا:ملکا دخترم کجایی مهمونام رسیدن میخوام تو هم باشی
۱۳.۳k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.