AFTER HOURS PART ③

کوک=جدی؟
بعد یه نیشخند زد و رفت...
ا/ت
ا/ت=کی به شما گفت در و باز کنینننننننننننن!
بچه کوچیکا=ب.ببخشید خاله🥺
ا/ت=الان من چه گوهی بخورممممممممممممممم!؟
بچه کوچیکا کم کم گریه کردن
ا/ت=حالا گریه نکنین...به شرطی به مامان باباتون نمیگم...که دهنتون درباره این موضوع بسته باشه...فهمیدین؟؟؟
بچه کوچیکا=بله😭
یه نفسه عمیقی کشیدی و دوباره رفتی تو و یادت اومد کتابه فیزیکت دوباره دسته کوکه
ا/ت=آهههههههههه😫
مامانت=کی بود؟
‌ا/ت=دوستم...
مامانت=باشه
ا/ت=من میرم یکم اسراحت بکنم
بابات=باشه شب بخیر
ا/ت=شب بخیر
سریع رفتی تو اتاقت و خوشحال بودی که بالاخره از دسته مهمونا در رفتی
در اتاق و بستی و چراغ و خاموش کردی رو تختت ولو شدی...
خوابت برد و صبح پاشدی
ا/ت=خدا کنه تو کلاسه ما نباشهههههه😟
رفتی مسواک زدی دست و صورتت و شستی لباسات و پوشیدی و موهات شونه کردی و یکم آرایش کردی رفتی مدرسه
داشتی کلاست و میدیدی که احساس کردی یکی پشتته
برگشتی و کوک بود
نزدیک بود سکته کنی
ا/ت=ت.ت.ت.توـــ
کوک=م.م.من اینجا چیکار میکنم؟😂
ا/ت=اره
کوک=خب اومدم سره کلاسم...
ا/ت=کلاست اینجاس؟😟
کوک=اره😁
ا/ت=آههه😟
کوک اروم دستش و دوره کمرت حلقه کرد
کوک=چقد....کمرت...باریکه
تو مونده بودی چیکار کنی
کوک اروم دستاش و وا کرد
و توی گوشت زمزمه کرد
کوک=بعده مدرسه جلوی در وایسا...کارت دارم
بعد رفت تو کلاس
قلبت داشت میریخت
ا/ت=چرا همه این بلاها سره من میاد😫
رفتی تو کلاس
همه دخترای کلاستون دورش جمع شده بودن و هی ازش تعریف میکردن
تو داشت حسودیت میشد
کوک دقیقا صندلی پشتیت بود
دختر=وایییی نگاش کنین چقد عضله هات بزرگه
دختره دست میزد به بازو های کوک
کوک=میخوایش؟
همه دخترا جیغ زدن که استاد اومد سره کلاس و همه نشستن سره جاشون
تو ذهنت
ا/ت=چقد رو مخخخخخخخخخ
کوک از پشت داشت با موهات بازی میکرد
تو اروم اول گفتی که استاد نشنوه
ا/ت==نکن!
کوک=دوست دارم!
کارش و تکرار کرد و کلافه شدی و جیغ زدی
ا/ت=میگم نکن!
همه برگشتن نگاهت کردن
بعد...

خب خب
لایک و کامنت فراموش نشه کیوتیای من
خوشتون اومد بگین حتما😁