کجایی تا ببوسم بار دیگر پا و دستت را
کجایی تا ببوسم بار دیگر پا و دستت را
که تا امشب ببینی هم شرابِ چشم مستت را
"مگر در کنفرانس غرب،شرکت کرده ای حالا
که پنهان می کنی از عاشقت جای نشستت را"
بریدم از همین دوری چرا با قلب من سردی
دلم حالا بیا امشب تماشاکن شکستت را
به جز من هر کسی آید برایش وقتت آزادست
خدا بر دارد این سرگشته ی آتش پرستت را
نمی دانم مگر یارت چه چیزش سر تر از من هست
شکستی قلب بی تابم بنازم ناز شصتت را
سرگشته
که تا امشب ببینی هم شرابِ چشم مستت را
"مگر در کنفرانس غرب،شرکت کرده ای حالا
که پنهان می کنی از عاشقت جای نشستت را"
بریدم از همین دوری چرا با قلب من سردی
دلم حالا بیا امشب تماشاکن شکستت را
به جز من هر کسی آید برایش وقتت آزادست
خدا بر دارد این سرگشته ی آتش پرستت را
نمی دانم مگر یارت چه چیزش سر تر از من هست
شکستی قلب بی تابم بنازم ناز شصتت را
سرگشته
۴۲۹
۱۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.