دوست دارم ۱۲
-رفتنداخل خونه تهیونگ
تهیونگ:مطمعنی؟
ا/ت :از همیشه مطمعن ترم
ا/ت توی ذهنش :میترسم ولی دوسش دارم ..
یونتان اومد جلو پرید بغل ا/ت داشت گردنا/ت را لیس میزد .
ته:برو اونور اون مال منه 😒
تهیونگ یونتان رو برد مهدسگ ها وبرگشت.
ته: خب بریم سراغ کارمون ولی شب نشدهکه پرده هارو بکش شب شه 😈
ا/ت :یکم میترسمباکره ام.
ته :من بلدم چکار کنم 😏
ا/ت رو بلند کرد وبرد داخل اتاق.
انداخت روی تختو روش خیمه زد وبراش کیس*مار*ک میزاشت که جاش کبود میشد
ا/ت ناله میکرد از درد کیس *مارک های ته
ته:برای ددیت ناله کن بیبی گرل
و شروع کرد لباس های ا/ت را در آوردن و...... صدای ناله های ا/ت همه جارو فرا گرفته بود .
(میترسمپیجمو ببندن خودتون تصور کنین💔😔)
بعد ۳۲ دقیقه تهیونگ کنار ا/ت دراز کشید و
ته : خیلی خوش گذشت بیبی گرل😏
ا/ت :ایییییی!
ته چیشد؟!
ا/ت :دلم تیر میکشه🥺
تهیونگ ا/ت بلند کرد وبرد حموم وتوی وان آب گرم ریخت و ا/ت رو داخل وان گذاشت .چن دقیقه بعد ا/ت خوابش برد.
و...
نظرتونوکامنت کنین🥺💜
تهیونگ:مطمعنی؟
ا/ت :از همیشه مطمعن ترم
ا/ت توی ذهنش :میترسم ولی دوسش دارم ..
یونتان اومد جلو پرید بغل ا/ت داشت گردنا/ت را لیس میزد .
ته:برو اونور اون مال منه 😒
تهیونگ یونتان رو برد مهدسگ ها وبرگشت.
ته: خب بریم سراغ کارمون ولی شب نشدهکه پرده هارو بکش شب شه 😈
ا/ت :یکم میترسمباکره ام.
ته :من بلدم چکار کنم 😏
ا/ت رو بلند کرد وبرد داخل اتاق.
انداخت روی تختو روش خیمه زد وبراش کیس*مار*ک میزاشت که جاش کبود میشد
ا/ت ناله میکرد از درد کیس *مارک های ته
ته:برای ددیت ناله کن بیبی گرل
و شروع کرد لباس های ا/ت را در آوردن و...... صدای ناله های ا/ت همه جارو فرا گرفته بود .
(میترسمپیجمو ببندن خودتون تصور کنین💔😔)
بعد ۳۲ دقیقه تهیونگ کنار ا/ت دراز کشید و
ته : خیلی خوش گذشت بیبی گرل😏
ا/ت :ایییییی!
ته چیشد؟!
ا/ت :دلم تیر میکشه🥺
تهیونگ ا/ت بلند کرد وبرد حموم وتوی وان آب گرم ریخت و ا/ت رو داخل وان گذاشت .چن دقیقه بعد ا/ت خوابش برد.
و...
نظرتونوکامنت کنین🥺💜
۱۰۰.۸k
۰۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.