Part7
رسیدیم خونه که
سومی:اهههه من گشنمه
رفت سمت جی اه اونی
سومی: اونی خوشگلم میشه برامون رامن بپزی(لوس)
هم یه به غیر از جی اه:لطفا اا(لوس)
جی اه :اههه باشه
ناهارمون رو خوردیم من به میکاپ ارتیست مون گفتم که بیاد و هممونو میکاپ کرد (اس۲)لباسامون رو پوشیدیم موهامون رو برامون درست کردن(ارایشگر اوردن)
اماده که شدیم با منیجر مون به مکان پارتی رفتیم
ته ویو
اماده شدم عطر تندو تلخمو زدم و با اعضا به سمت پارتی حرکت کردیم (اس۵)اولین کسی که دیدم هایجیم بود خیلی خوشگل شده بود ول لباسش باز بود و همین منو عصبی میکرد
هایجیم ویو
رفتیم داخل و به همه سلام کردیم فقط ایدلا نبودن مدل ها هم بودم تهیونگ اوپا هم دیدم رفتم پیشش
هایجیم: تهیونگ اوپا
ته : سلام (عصبی)
هایجیم:چیزی شده چرا انقدر عصبی هستی؟
ته:به نظرت لباست خیلی باز نیس؟ (عصبی)
هایجیم:چی؟ تو مگه چیکار می که میگی لباسم بازه بهتره من برم (عصبی)
اعصابم خورد بود مگه چیکار که که میگه لباسم بازه سومین جام شراب هم بالا کشیدم اما هنوز مست نشده بودم میلی اومد سمتم و گفت:هی هایجیم چه خبرته مست میشید
هایجیم:وای میلی هیچی نگو که اعصابم خورده
میلی: چرا چیزی شده؟
هایجیم: اهه تهیونگ هی میگه چه قدر لباست بازه به تو چه که لباسم بازه مرتیکه هیز(هوییی حرومی با ته ته ما درست حرف بزن ارمی ها حمله ههههه🗿🗿🗿)
نیم ساعت گذشت و من مست شده بودم نگاه های سنگینی روی خودم حس کردم رفتم WC حام بد شده بود که یهو یکی اومد و منو به سمت یکی از اتاقا برد
هایجیم:مر تیکه ولم کن تو دیگه کی هستی
€:اوو بیبیم عصبی شده
هایجیم: ولم کنن(جیقق)
داشت لباسامو در میاورد که تهیونگ اومد و انقدی مرد رو زد که داشت خون بالا می اورد تهیونگ ازش جدا کردم که یدفه تهیونگ کوبوندم به دیوار و لباشو روی لبام گذاشت و وحشیانه مک میزد در حدی که مزه ی خون تو دهنم واضح بود لبمو گاز گرفت که یعنی منم همکاری کنم ولی نمیکردم محکمتر گاز گرفت که مجبور شدم همکاری کنم زبونشو توی دهنم احساس میکردم نفسم داشت بند میومد محکم توی قفسه سینش مشت میزدم ولی تاثیری نداشت وقتی فهمید نمیتونم نفس بکشم به سختی بیخیال لبام شد
ته : اوووم لبات خیلی خوشمزه بود
من هنوز تو شک بودم که خیلی عادی جوری که هیچ اتفاقی نیوفتاده رفت پیش اعضا نشست
سومی:اهههه من گشنمه
رفت سمت جی اه اونی
سومی: اونی خوشگلم میشه برامون رامن بپزی(لوس)
هم یه به غیر از جی اه:لطفا اا(لوس)
جی اه :اههه باشه
ناهارمون رو خوردیم من به میکاپ ارتیست مون گفتم که بیاد و هممونو میکاپ کرد (اس۲)لباسامون رو پوشیدیم موهامون رو برامون درست کردن(ارایشگر اوردن)
اماده که شدیم با منیجر مون به مکان پارتی رفتیم
ته ویو
اماده شدم عطر تندو تلخمو زدم و با اعضا به سمت پارتی حرکت کردیم (اس۵)اولین کسی که دیدم هایجیم بود خیلی خوشگل شده بود ول لباسش باز بود و همین منو عصبی میکرد
هایجیم ویو
رفتیم داخل و به همه سلام کردیم فقط ایدلا نبودن مدل ها هم بودم تهیونگ اوپا هم دیدم رفتم پیشش
هایجیم: تهیونگ اوپا
ته : سلام (عصبی)
هایجیم:چیزی شده چرا انقدر عصبی هستی؟
ته:به نظرت لباست خیلی باز نیس؟ (عصبی)
هایجیم:چی؟ تو مگه چیکار می که میگی لباسم بازه بهتره من برم (عصبی)
اعصابم خورد بود مگه چیکار که که میگه لباسم بازه سومین جام شراب هم بالا کشیدم اما هنوز مست نشده بودم میلی اومد سمتم و گفت:هی هایجیم چه خبرته مست میشید
هایجیم:وای میلی هیچی نگو که اعصابم خورده
میلی: چرا چیزی شده؟
هایجیم: اهه تهیونگ هی میگه چه قدر لباست بازه به تو چه که لباسم بازه مرتیکه هیز(هوییی حرومی با ته ته ما درست حرف بزن ارمی ها حمله ههههه🗿🗿🗿)
نیم ساعت گذشت و من مست شده بودم نگاه های سنگینی روی خودم حس کردم رفتم WC حام بد شده بود که یهو یکی اومد و منو به سمت یکی از اتاقا برد
هایجیم:مر تیکه ولم کن تو دیگه کی هستی
€:اوو بیبیم عصبی شده
هایجیم: ولم کنن(جیقق)
داشت لباسامو در میاورد که تهیونگ اومد و انقدی مرد رو زد که داشت خون بالا می اورد تهیونگ ازش جدا کردم که یدفه تهیونگ کوبوندم به دیوار و لباشو روی لبام گذاشت و وحشیانه مک میزد در حدی که مزه ی خون تو دهنم واضح بود لبمو گاز گرفت که یعنی منم همکاری کنم ولی نمیکردم محکمتر گاز گرفت که مجبور شدم همکاری کنم زبونشو توی دهنم احساس میکردم نفسم داشت بند میومد محکم توی قفسه سینش مشت میزدم ولی تاثیری نداشت وقتی فهمید نمیتونم نفس بکشم به سختی بیخیال لبام شد
ته : اوووم لبات خیلی خوشمزه بود
من هنوز تو شک بودم که خیلی عادی جوری که هیچ اتفاقی نیوفتاده رفت پیش اعضا نشست
۹۲۴
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.