Extraordinary 5
هشدار : این قسمت شامل پارت های اسمات هست
ا/ت : هااا؟
ریکی : چیه باورت نمیشه؟
یوجون : نه خیر
ریکی : باشه
ویو_ا/ت : ریکی خیلی یهویی دستشو گذاشت پشت کمرم و منو کشید سمت خودش خیلی اروم نزدیکم شد من خجالتیم ولی خودم بوسیدمش ....
ویو_ریکی : من فقط میخاستم ا/ت رو اذیت کنم ولی یه یوجون بفهمونم ا/ت مال منه برای همین نزدیکش شدم
و اون منو بوسید اول میخاستم بکشم عقب ولی وقتی ازم جدا شد من بوسیدمش
ویو_راوی (ریا نباشه راوی منم): ا/ت و ریکی وسط کلاس در حال بوسیدن هم بودن ولی فبل از اینکه کار به جا های تنگی بکشه از هم جدا شدن یوجون که باورش نمیشد همینجوری زل زده بود و نگا میکرد که معلم اومد و همه نشستن سر جاشون اواسط کلاس بود که ریکی آروم اط زیر میزد دست ا/ت رو گرفت ا/ت که بدش هم نمیومد ریکی رو اذیت کنه دستشو کشید ریکی چون که نمیتونست وسط کلاس بلند بشه و کاری بکنه دستشو آروم گذاشت روی پای ا/ت
بعد از کلاس**
[دوستان از اینجا به بعد یکم صحنه دار میشه دوس ندارید صبر کنید تا پارت بعد]
ویو_راوی : زنگ آخر که تموم شد ریکی دست ا/ت رو گرفت و تا خونش دنبال خودش کشید وقتی رسیدن خونه در رو باز کرد و ا/ت رو پرت کرد رو مبل و شروع کرد به وحشیانه بوسیدنش به قدری که لب ا/ت خونی شد ا/ت تحریک شده بود برای همین جاشو با ریکی عوض کرد زیپ لباس ریکی رو باز کرد و دستشو از رگ گردن تا زیر سیکس پکای ریکی کشید (درست فهمیدین ریکیمون ورزش کاره ) و یه کیس مارک کوچولو دقیقا کنار تر قوش گذاشت
فردا صبح**
ویو_ا/ت : صب که بیدار شدم توی خونه خودم نبودم احساس گرمای زیادی میکردم که فهمیدم توی بقل ریکی ام دیشب چه اتفاقی افتاده که من الان اینجام احساس کردم ریکی تکون میخوره و الانه بیدار شه پس خودمو زدم به خواب
ریکی : چاگیا بیدار شو چهارشنبس باید بریم مدرسه
ا/ت : ریکی شی ~~~ ترو خدا بزار بخوابم
ریکی : چرا ؟ حالت خوب نیست ؟
ا/ت : د دلم درد میکنه ف فک کنم امروز پریود میشم
ریکی : میخای برم برات تامپون و پد بخرم؟
ا/ت : ن نه توی کیفم دارم
ریکی : برو توی دستشویی میرم برات میارم
ا/ت : ب باشه
پارت بعدی توی ۲۴ ساعت
ا/ت : هااا؟
ریکی : چیه باورت نمیشه؟
یوجون : نه خیر
ریکی : باشه
ویو_ا/ت : ریکی خیلی یهویی دستشو گذاشت پشت کمرم و منو کشید سمت خودش خیلی اروم نزدیکم شد من خجالتیم ولی خودم بوسیدمش ....
ویو_ریکی : من فقط میخاستم ا/ت رو اذیت کنم ولی یه یوجون بفهمونم ا/ت مال منه برای همین نزدیکش شدم
و اون منو بوسید اول میخاستم بکشم عقب ولی وقتی ازم جدا شد من بوسیدمش
ویو_راوی (ریا نباشه راوی منم): ا/ت و ریکی وسط کلاس در حال بوسیدن هم بودن ولی فبل از اینکه کار به جا های تنگی بکشه از هم جدا شدن یوجون که باورش نمیشد همینجوری زل زده بود و نگا میکرد که معلم اومد و همه نشستن سر جاشون اواسط کلاس بود که ریکی آروم اط زیر میزد دست ا/ت رو گرفت ا/ت که بدش هم نمیومد ریکی رو اذیت کنه دستشو کشید ریکی چون که نمیتونست وسط کلاس بلند بشه و کاری بکنه دستشو آروم گذاشت روی پای ا/ت
بعد از کلاس**
[دوستان از اینجا به بعد یکم صحنه دار میشه دوس ندارید صبر کنید تا پارت بعد]
ویو_راوی : زنگ آخر که تموم شد ریکی دست ا/ت رو گرفت و تا خونش دنبال خودش کشید وقتی رسیدن خونه در رو باز کرد و ا/ت رو پرت کرد رو مبل و شروع کرد به وحشیانه بوسیدنش به قدری که لب ا/ت خونی شد ا/ت تحریک شده بود برای همین جاشو با ریکی عوض کرد زیپ لباس ریکی رو باز کرد و دستشو از رگ گردن تا زیر سیکس پکای ریکی کشید (درست فهمیدین ریکیمون ورزش کاره ) و یه کیس مارک کوچولو دقیقا کنار تر قوش گذاشت
فردا صبح**
ویو_ا/ت : صب که بیدار شدم توی خونه خودم نبودم احساس گرمای زیادی میکردم که فهمیدم توی بقل ریکی ام دیشب چه اتفاقی افتاده که من الان اینجام احساس کردم ریکی تکون میخوره و الانه بیدار شه پس خودمو زدم به خواب
ریکی : چاگیا بیدار شو چهارشنبس باید بریم مدرسه
ا/ت : ریکی شی ~~~ ترو خدا بزار بخوابم
ریکی : چرا ؟ حالت خوب نیست ؟
ا/ت : د دلم درد میکنه ف فک کنم امروز پریود میشم
ریکی : میخای برم برات تامپون و پد بخرم؟
ا/ت : ن نه توی کیفم دارم
ریکی : برو توی دستشویی میرم برات میارم
ا/ت : ب باشه
پارت بعدی توی ۲۴ ساعت
۲۸.۶k
۰۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.