P³
P³
_مینهو!ازت خواهش میکنم آروم باشی و فقط گوش بدی
مینهو با داد غرید:
×میخوای چیو گوش بدم؟هااا؟همه چیو فهمیدم..فهمیدم کی هستین و چه بلایی سرم اوردین،ترجیح میدادم توی همون پرورشگاه کوفتی بمونم تا اینجا پیش یه مشت دروغگو،شاید اگه همون بچگیم بهم میگفتین چیکار کردین میبخشیدمتون
ولی الان...الان فرق میکنه،میدونین چقدر غرورم شکست؟میدونین وقتی اون مرتیکه بهم گفت من یه یتیم بدبختم که هیچ کسو نداره و فقط دو نفر به سرپرستی گرفتنش چقدر خورد شدم؟ازتون حالم بهم میخوره..ازتون متنفرم!
در همین لحظه تهیونگ خواست به سمتش بره تا ارومش کنه اما حرکت پسر نفسشو برید..تیکه ی شکسته ی گلدون رو سر رگش کشید و خون دست سفیدش رو رنگین کرد
جایون جیغی کشید و به سمت پسر رفت ،با دست های لرزون صورت پسر رو گرفت و گریه میکرد
تهیونگ با شوک به پسرش خیره شده بود و هیچ حرکتی نمیکرد
+تهیونگ زنگ بزن آمبولانس!خ..خواهش میکنم..هق
با صدای جایون به خودش اومد تلفن رو برداشت و شماره ی مربوطه رو گرفت
_ا..الو..
=..
_ب بله..پ پسرم خ..خودکشی کرده..
=..؟
_"آدرس"
=..
_ممنونم..
تلفن رو قطع کرد و با ترس به سمت پسر رفت به خون جاری شده روی دستش خیره شد
+ت..تهیونگ بهم بگو نمیمیره..ب بگو مینهوی من نمیمیره..
_مینهو!ازت خواهش میکنم آروم باشی و فقط گوش بدی
مینهو با داد غرید:
×میخوای چیو گوش بدم؟هااا؟همه چیو فهمیدم..فهمیدم کی هستین و چه بلایی سرم اوردین،ترجیح میدادم توی همون پرورشگاه کوفتی بمونم تا اینجا پیش یه مشت دروغگو،شاید اگه همون بچگیم بهم میگفتین چیکار کردین میبخشیدمتون
ولی الان...الان فرق میکنه،میدونین چقدر غرورم شکست؟میدونین وقتی اون مرتیکه بهم گفت من یه یتیم بدبختم که هیچ کسو نداره و فقط دو نفر به سرپرستی گرفتنش چقدر خورد شدم؟ازتون حالم بهم میخوره..ازتون متنفرم!
در همین لحظه تهیونگ خواست به سمتش بره تا ارومش کنه اما حرکت پسر نفسشو برید..تیکه ی شکسته ی گلدون رو سر رگش کشید و خون دست سفیدش رو رنگین کرد
جایون جیغی کشید و به سمت پسر رفت ،با دست های لرزون صورت پسر رو گرفت و گریه میکرد
تهیونگ با شوک به پسرش خیره شده بود و هیچ حرکتی نمیکرد
+تهیونگ زنگ بزن آمبولانس!خ..خواهش میکنم..هق
با صدای جایون به خودش اومد تلفن رو برداشت و شماره ی مربوطه رو گرفت
_ا..الو..
=..
_ب بله..پ پسرم خ..خودکشی کرده..
=..؟
_"آدرس"
=..
_ممنونم..
تلفن رو قطع کرد و با ترس به سمت پسر رفت به خون جاری شده روی دستش خیره شد
+ت..تهیونگ بهم بگو نمیمیره..ب بگو مینهوی من نمیمیره..
۱.۱k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.