part²⁴
part²⁴
جیمین ویو:
همونجوری که بهش نگاه میکردم یه بوس روی لباش زدم و از دیوار بالا.رفتم
جیمین:خب فعلا
ا.ت ویو:
جاااااانم؟ چیشد؟ نکنه خیالاتی شدم؟ یکی زدم توی گوش خودم نه خیالاتی نشدم ولی به چه حقی بوسم کرد؟ ولی لباش خیلی نرم بود نه نه این غیر ممکنه ولی حالا که شده شتتتتت
باکلی فکر که توی مغزم میپیچید وارد عمارت شدم آروم و با شک رفتم سمت اتاقم درو بستم و یه نگاه به آینه کردم لپام گل انداخته بود
ا.ت:نه نه نه این درست نیست نباید اینجوری بشه
دستمو گذاشتم روی قلبم خیلی سریع میزد
ا.ت:هیییآروم بزن تو چت شده؟
بلند شدم رفتم سمت حموم دوش رو باز کردم و همونجا زیر آب داشتم با خودم و قلبم جرو بحث میکردم ولی وقتی بهش فکر میکنم یه لبخند میاد روی لبام جالبه
جیمین ویو:
همین طور که از دیوار پریدم پایین سریع سوار ماشین شدم و رفتم عمارت توی این مدت تمام فکرم پیش ا.ت بود و اون بوسهای که روی لباش گذاشتم
ا.تویو:
وقتی دوش گرفتم اومدم بیرون موقع شام بود پس سریع موهامو خشک کردم و یه لباس راحت پوشیدم و رفتم پایین خونمون به خواطر کریسمس تزیین شده بود و یه حال هوای دیگهای رو داشت
یکی از خدمه ها:سلام خانم بفرمایید سره میزه شام
باشه رو گفتم رفتم سمت میز شام نشستم و منتظر.بابام موندیم که...
ادامه دارد
شرط:
لایک بالای12
کامنت بالای+24
منتظرم😎❤
جیمین ویو:
همونجوری که بهش نگاه میکردم یه بوس روی لباش زدم و از دیوار بالا.رفتم
جیمین:خب فعلا
ا.ت ویو:
جاااااانم؟ چیشد؟ نکنه خیالاتی شدم؟ یکی زدم توی گوش خودم نه خیالاتی نشدم ولی به چه حقی بوسم کرد؟ ولی لباش خیلی نرم بود نه نه این غیر ممکنه ولی حالا که شده شتتتتت
باکلی فکر که توی مغزم میپیچید وارد عمارت شدم آروم و با شک رفتم سمت اتاقم درو بستم و یه نگاه به آینه کردم لپام گل انداخته بود
ا.ت:نه نه نه این درست نیست نباید اینجوری بشه
دستمو گذاشتم روی قلبم خیلی سریع میزد
ا.ت:هیییآروم بزن تو چت شده؟
بلند شدم رفتم سمت حموم دوش رو باز کردم و همونجا زیر آب داشتم با خودم و قلبم جرو بحث میکردم ولی وقتی بهش فکر میکنم یه لبخند میاد روی لبام جالبه
جیمین ویو:
همین طور که از دیوار پریدم پایین سریع سوار ماشین شدم و رفتم عمارت توی این مدت تمام فکرم پیش ا.ت بود و اون بوسهای که روی لباش گذاشتم
ا.تویو:
وقتی دوش گرفتم اومدم بیرون موقع شام بود پس سریع موهامو خشک کردم و یه لباس راحت پوشیدم و رفتم پایین خونمون به خواطر کریسمس تزیین شده بود و یه حال هوای دیگهای رو داشت
یکی از خدمه ها:سلام خانم بفرمایید سره میزه شام
باشه رو گفتم رفتم سمت میز شام نشستم و منتظر.بابام موندیم که...
ادامه دارد
شرط:
لایک بالای12
کامنت بالای+24
منتظرم😎❤
۹.۹k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.