(از پسرا فقت ای ان ، فلیکس ، هیونجین و بنگچانن که رفتن خو
(از پسرا فقت ای ان ، فلیکس ، هیونجین و بنگچانن که رفتن خونه بنگی بقیه پسرا نیستن)
ویو پسرا
بنگچان: پسرا بنظرتون امشب بریم بار؟؟؟
فلی:دلت خوشه هاااا
بنگی:چیرا؟؟؟؟
هیون:دوست دخترامون معلوم نیست الان کجان بعدش تو میگی بریم بار؟؟؟؟
(صدای پیام گوشی فیلی)
هیون: کیه هاااااا؟؟؟(بلند)
فلی: چمیدونم
(گوشیشو دید و فعمید که یکی از دوستاشه)
علامت فلی: @
علامت دوستش: #
#: سلام فیلیکس!!!!
حالت چطوره؟؟؟
یه خبر دارم برات!!!!
@: سلام.....
خوبم ممنونم تو چطوری؟؟؟
اتفاقی افتاده!!؟
#: منم خوبم.....
اره اتفاقی افتادع
@: خو چی شده؟؟؟
#: من وضیفمه که بهت بگم به هر حال اونم مثل خاعر خودمه!!!!
ولی تو نباید اعصبانی بشی!!!!
@: میگی چیشده یا نهههه؟؟؟؟؟
#: فیلیکس همون طور که میدونی من یه بار معروف دارم!
@: اره ، ولی این چه ریطی به هانی داره؟؟؟
چیشده جکسون؟؟؟(جکسون اسم دوست فلی عستش)
#: خوب ، راستش الان دوست دخترت با چند تا دختر و یه پسر جذاب امدن اینجا!!!!
@: ینی اونا الان داخال بار توعنننننننن
#: اره ، ببین فلیکس دوست دختذت کناذش نشسته و یه دختر که فک کنم جنیه اون طرفش نشسته!!!!!
@: باشه ، ممنونم ، خدافظ
#: خاعش ، خدافظ
(پایان چت)
هیونی: هوییییییییییییییی فلی داری با کی دو ساعته زرررر میزنی هااااا؟؟؟؟
فلی:(عصبی گوشیو پذت کرد و لش کرد رو کاناپه)
ولم کنننننننن(بلند)
هیونی: هوییی چته تو(امد رو کاناپه کنار فلی و دستشو گذاشت روی رون فلی و کم کم داشت میرلت بالا)
چان: اهمممم..... اهممممممم
هیون: اقا دوست دارم به تو چه؟؟؟
چان: هیونننن الانننن استیییی ها دارن اینو میخونننن بسسس کنن
هیون: بزار وافعیتو.....
(چان کنترل کولرو پرت کرد که قشنگ خورد داخل دهن هیون)
هیون: هوفففففففففففف (دستشو محکم روی رون فلی فشار داد و بعدشم برش داشت)
ای ان: کی بود؟؟؟
فلی: یکی از دوستام(کلافه)
جونگین: خو؟
(فلی یه دفعه یادش امد که باید برن بار)
فلی: بچه هااااااااا!!!!!!
پسرا: چتههههههههه
فلی: اماده شید که امشب مشغولیم!!!
ویو پسرا
بنگچان: پسرا بنظرتون امشب بریم بار؟؟؟
فلی:دلت خوشه هاااا
بنگی:چیرا؟؟؟؟
هیون:دوست دخترامون معلوم نیست الان کجان بعدش تو میگی بریم بار؟؟؟؟
(صدای پیام گوشی فیلی)
هیون: کیه هاااااا؟؟؟(بلند)
فلی: چمیدونم
(گوشیشو دید و فعمید که یکی از دوستاشه)
علامت فلی: @
علامت دوستش: #
#: سلام فیلیکس!!!!
حالت چطوره؟؟؟
یه خبر دارم برات!!!!
@: سلام.....
خوبم ممنونم تو چطوری؟؟؟
اتفاقی افتاده!!؟
#: منم خوبم.....
اره اتفاقی افتادع
@: خو چی شده؟؟؟
#: من وضیفمه که بهت بگم به هر حال اونم مثل خاعر خودمه!!!!
ولی تو نباید اعصبانی بشی!!!!
@: میگی چیشده یا نهههه؟؟؟؟؟
#: فیلیکس همون طور که میدونی من یه بار معروف دارم!
@: اره ، ولی این چه ریطی به هانی داره؟؟؟
چیشده جکسون؟؟؟(جکسون اسم دوست فلی عستش)
#: خوب ، راستش الان دوست دخترت با چند تا دختر و یه پسر جذاب امدن اینجا!!!!
@: ینی اونا الان داخال بار توعنننننننن
#: اره ، ببین فلیکس دوست دختذت کناذش نشسته و یه دختر که فک کنم جنیه اون طرفش نشسته!!!!!
@: باشه ، ممنونم ، خدافظ
#: خاعش ، خدافظ
(پایان چت)
هیونی: هوییییییییییییییی فلی داری با کی دو ساعته زرررر میزنی هااااا؟؟؟؟
فلی:(عصبی گوشیو پذت کرد و لش کرد رو کاناپه)
ولم کنننننننن(بلند)
هیونی: هوییی چته تو(امد رو کاناپه کنار فلی و دستشو گذاشت روی رون فلی و کم کم داشت میرلت بالا)
چان: اهمممم..... اهممممممم
هیون: اقا دوست دارم به تو چه؟؟؟
چان: هیونننن الانننن استیییی ها دارن اینو میخونننن بسسس کنن
هیون: بزار وافعیتو.....
(چان کنترل کولرو پرت کرد که قشنگ خورد داخل دهن هیون)
هیون: هوفففففففففففف (دستشو محکم روی رون فلی فشار داد و بعدشم برش داشت)
ای ان: کی بود؟؟؟
فلی: یکی از دوستام(کلافه)
جونگین: خو؟
(فلی یه دفعه یادش امد که باید برن بار)
فلی: بچه هااااااااا!!!!!!
پسرا: چتههههههههه
فلی: اماده شید که امشب مشغولیم!!!
۲.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.