رومان رویایی همانند کابوس پارت 4
#nika
با صدای در اتاق پرو به خودم اومدم
عسل=عالیه
خندیم و گفتم=اوم منم خوشم اومد همینو میخریم
عسل=حالا میرفتیم میدیدم بقیرو
نیکا=نه نمیخواد همین خوبه
عسل=باشه در بیار بریم حساب کنیم
یه لبخند بهش زدم باشه ای گفتم
مانتو رو در اوردم که چشم به شونم که کلمه[M] تتو شده بود خورد
اول حرف اون کسی که مجبور شدم ولش کن یعنی الان داره چیکار میکنه
با صداهایی که از بیرون اومد سریع لباسمو تنم کردم
رفتم بیرون دیدم یه گوشه خبرنگارا پرن زدم رو شونه عسل گفتم=اینجا چخبرا
عسل=نمیدونم بیا ما بریم پولمونو بدیم
باشه ای گفتیم رفتیم ولی هیچکس حواسش به ما نبود طبقه اجتماعی ما فقیرا باید همش بهمون بی توجهی شه یهو یکی خورد بهم گفت=ببخشید
صداش اشنا بود بوی عطرش
بهش نگاه کردم ولی اون رفته بود بیرون دوربرش پر بود این کیبود نکنهمتی... نه بابا
با صدای یه خانمی به خودمون اومدیم
+قیمت میشه ۵۰۰ هزار تومن البته با تخفیف میشه ۴۵۰ هزار تومن
عسل=اوکی
نیکا=عسل ول کن خیلی گرونه
عسل=فدای سرت
بعد کارتشو در اورد داد دست دختره
دختره کارتو کشید گفت=رمزلطفا
عسل= 45 90
دختره کارتو کشید گفت=بفرمایید مبارکتون باشه
مانتورو گرفتم کهچشم به مارکش کردم نوشته بود[mati....] سریع مارکشوکندماهامروز چرا اینطوری میشه خدا میخوای چیکارکنی معنی اینکارات چیه اه اندازه کافی عذاب وجدان دارم تو نکن حداقل.......♡
با صدای در اتاق پرو به خودم اومدم
عسل=عالیه
خندیم و گفتم=اوم منم خوشم اومد همینو میخریم
عسل=حالا میرفتیم میدیدم بقیرو
نیکا=نه نمیخواد همین خوبه
عسل=باشه در بیار بریم حساب کنیم
یه لبخند بهش زدم باشه ای گفتم
مانتو رو در اوردم که چشم به شونم که کلمه[M] تتو شده بود خورد
اول حرف اون کسی که مجبور شدم ولش کن یعنی الان داره چیکار میکنه
با صداهایی که از بیرون اومد سریع لباسمو تنم کردم
رفتم بیرون دیدم یه گوشه خبرنگارا پرن زدم رو شونه عسل گفتم=اینجا چخبرا
عسل=نمیدونم بیا ما بریم پولمونو بدیم
باشه ای گفتیم رفتیم ولی هیچکس حواسش به ما نبود طبقه اجتماعی ما فقیرا باید همش بهمون بی توجهی شه یهو یکی خورد بهم گفت=ببخشید
صداش اشنا بود بوی عطرش
بهش نگاه کردم ولی اون رفته بود بیرون دوربرش پر بود این کیبود نکنهمتی... نه بابا
با صدای یه خانمی به خودمون اومدیم
+قیمت میشه ۵۰۰ هزار تومن البته با تخفیف میشه ۴۵۰ هزار تومن
عسل=اوکی
نیکا=عسل ول کن خیلی گرونه
عسل=فدای سرت
بعد کارتشو در اورد داد دست دختره
دختره کارتو کشید گفت=رمزلطفا
عسل= 45 90
دختره کارتو کشید گفت=بفرمایید مبارکتون باشه
مانتورو گرفتم کهچشم به مارکش کردم نوشته بود[mati....] سریع مارکشوکندماهامروز چرا اینطوری میشه خدا میخوای چیکارکنی معنی اینکارات چیه اه اندازه کافی عذاب وجدان دارم تو نکن حداقل.......♡
۸.۷k
۱۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.