منو یادت میاد ؟
پارت ۱۹
همه از متعجب شدن و مجری هم با تعجب پرسید: خب کی هستن میتونید معرفی کنی؟
- خب فعلا نمیخوام چیز زیادی در موردش بگم اما خب اون کرهای نیست و ایرانیه ، ما قبل از دیبو هم همدیگهرو میشناختیم ولی بعد به دلایلی کات کردیم اما الان دوباره تو رابطهایم
همه هنگ کرده بودن و انگاری مجری ول کن نبود
م: میتونید در مورد مشخصات ظاهری برامون بگید ؟
- البته ، خب اون موهاش تا کنار زانوش بلنده ، چشماش آبیه ، پوستش هم خیلی سفیده و من بیشتر از همه چشماشو دوست دارم چون چشماش خیلی بزرگه و اینکه دیگه نمیتونم بیشتر از این براتون بگم
م : خیل خب مشکلی نیست
فلش بک (خانه)
وقتی رسیدم خونه همه داشتن شاکی نگام میکردن
- چیه
جین : اسکل این چی بود گفتی؟
جونگکوک : اگه ساسنگفن ها اذیتش کنن چی ؟
- ای خدا تا خودم هستم کسی نمیتونه اذیتش کنه تازه اگه بخوام بخاطر هیترا با کسی نباشم که سینگل به گور میشم
نامجون : خیل خوب پس
- من برم بخوابم
رفتم اتاقم تا خواستم لباسامو دربیارم گوشیم زنگ خورد بابای آلا بود
- الو
بابا آلا : آلا بهوش اومده میخواد تورو ببینه
- ج...جدی میگی؟
بابا آلا : آره خب شوخیم کجا بود
- باشه باشه همین الان میام
گوشی رو قطع کردم و با شتاب اتاق رفتم بیرون
تهیونگ : هیونگ کجا میری ؟ چیزی شده؟
- میرم بیمارستان
جیمین : آلا چیزیش شده
- بهوش اومده
منتظر جواب نموندم و از خونه زدم بیرون سوار ماشین شدم و با سرعت رفتم سمت بیمارستان
ادامه دارد
ببینید چه دختر خوبیم دوتا پارت آپ کردم پس شما هم شرط های پارت بعد رو برسونید
۲۲ لایک ❤
۱۵ کامنت 📄
#بی_تی_اس #فیک #یونگی #رمان #شوگا
#BTS #Suga
همه از متعجب شدن و مجری هم با تعجب پرسید: خب کی هستن میتونید معرفی کنی؟
- خب فعلا نمیخوام چیز زیادی در موردش بگم اما خب اون کرهای نیست و ایرانیه ، ما قبل از دیبو هم همدیگهرو میشناختیم ولی بعد به دلایلی کات کردیم اما الان دوباره تو رابطهایم
همه هنگ کرده بودن و انگاری مجری ول کن نبود
م: میتونید در مورد مشخصات ظاهری برامون بگید ؟
- البته ، خب اون موهاش تا کنار زانوش بلنده ، چشماش آبیه ، پوستش هم خیلی سفیده و من بیشتر از همه چشماشو دوست دارم چون چشماش خیلی بزرگه و اینکه دیگه نمیتونم بیشتر از این براتون بگم
م : خیل خب مشکلی نیست
فلش بک (خانه)
وقتی رسیدم خونه همه داشتن شاکی نگام میکردن
- چیه
جین : اسکل این چی بود گفتی؟
جونگکوک : اگه ساسنگفن ها اذیتش کنن چی ؟
- ای خدا تا خودم هستم کسی نمیتونه اذیتش کنه تازه اگه بخوام بخاطر هیترا با کسی نباشم که سینگل به گور میشم
نامجون : خیل خوب پس
- من برم بخوابم
رفتم اتاقم تا خواستم لباسامو دربیارم گوشیم زنگ خورد بابای آلا بود
- الو
بابا آلا : آلا بهوش اومده میخواد تورو ببینه
- ج...جدی میگی؟
بابا آلا : آره خب شوخیم کجا بود
- باشه باشه همین الان میام
گوشی رو قطع کردم و با شتاب اتاق رفتم بیرون
تهیونگ : هیونگ کجا میری ؟ چیزی شده؟
- میرم بیمارستان
جیمین : آلا چیزیش شده
- بهوش اومده
منتظر جواب نموندم و از خونه زدم بیرون سوار ماشین شدم و با سرعت رفتم سمت بیمارستان
ادامه دارد
ببینید چه دختر خوبیم دوتا پارت آپ کردم پس شما هم شرط های پارت بعد رو برسونید
۲۲ لایک ❤
۱۵ کامنت 📄
#بی_تی_اس #فیک #یونگی #رمان #شوگا
#BTS #Suga
۱۲.۰k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.