ادامه تکپارتی
یجی:درو باز کن
خدمت کار:چشم،اقای لی هستن
یجی:سلام عزیزم
لینو:سلام(سرد)
(یجی میخواست بغلش کنه)
لینو:اهه یجی برو کنار خستم میرم بخابم
یجی:جان؟؟اُاُ باشه
(لینو رفت اتاق)
لینو:خخخخ قیافشوخخخخخ😂😂😂
عجب چیزی هستی لینو😂😂😂
ویو یجی:
لینو خیلی سرد باهام رفتار کرد یعنی چرا؟؟
کاری کردم که اینجوری میکنه؟
یا فقط خستس؟؟
زینگ زینگ(زنگ گوشی لینو😂)
مکالمه
فیلکیس:سلام هیونگ
لینو:سلام جوجه
فیلیکس:میاین گردش؟؟
لینو:هی به هیونجین زنگ بزن بگو بعد شام بریم خونش تو هم بیا کارتون دارم
فیلیکس:اوک
لینو:بای
&&&شام&&&
لینو:شام چیه
یجی:جاجامیونگ،کیمچی(مطمعنم کیدرامرا میدونن)
یجی:خیلی ساکته چرا حرف نمیزنه؟(مغزش)
لینو:میرم بیرون کار دارم(سرد)
یجی:این وقت شب؟کجا میری؟منم بیام؟
لینو:میرم پیش هیونجین و تو نمیای
یجی:چرااا؟؟
لینو:.........نمیگم
یجی:اوففففف
لینو:زود میام
(لینو بخاطر این رفت خونه هیونجین
تا حرف بزنه که کجا برن و کجا یجی رو سوپرایز کنن)
دینگ دینگ
هیونجین:هلو
لینو:های
هیونجین:خب بگو ببینم چرا با یجی سرد رفتار میکنی
(لینو همه چیو گفت)
فیلیکس:خب بیاین به خونه جنگلی که منو جی هیون
میخوایم بریم
هیونجین:فکر خوبیه،ولی چرا میای سوپرایزش کنی؟
لینو:دوشنبه(مثلا پنجشنبه هست😁) روزی بود که قرار گذاشتیم و هرسال جشن میگریم
هیونجین:پس همونی که فیلیکس گفت رو انجام بده
لینو:اره،،مرسی بچه ها
داشتیم گیم میزدیم که چشمم خورد به ساعت ۲ صبح بود و برگشتم خونه دیدم یجی رفته خوابیده
رفتم یه دوش گرفتم امدم دیدم مثل فرشته ها خوابیده حتی تو خواب هم کیوته(ای خداااا)
رفتم اونور تخت میخواستم بخوابم ولی نتونستم
یجی رو بغل کردم و خوابیدم
ویو یجی:
دوباره بیدار شدم دیدم لینو نیست گفتم حتما رفته کمپانی
رفتم پایین که دیدم نشسته صوبحونه میخوره
یجی:سلم،،،نرفتی کمپانی؟
لینو:سلم،،،نه
یجی:عه چرا؟
لینو:به تو چه؟بچه بشین غذاتو بخور فضولی نکن😐
دیگه میخواستم گریه کنم ولی نگهش داشتم
خخ چقدر قشنگ حالشو گرفتم😂😂
****سه روز بعد*****
زینگ زینگ(گوشی لینو)
مکالمه:
فیلکس:سلام خوبی
لینو:اره
فیلیکس:ساعت ۸ میایم دنبالتون
لینو باشه
لینو:یجی یجی
یجی:چیه(سرد)
لینو: حاضر شو میخوایم با فیلکیس و اون دختره بریم
به یه خونه جنگلی
یجی:من نمیام تو برو(سرد)
لینو:یا پاشو دیگه اعصابمو خورد نکن
یجی:اوفففففف باشه
^^^^^ساعت ۸^^^^^
فیلکس:سلاممم
یجی و لینو:سلاممممم
توی راه اصلا حرف نزدم چون به زور منو برد
رسیدیم یه خونه توی وسط جنگل بود خیلی خوشگل بود
لینو:قشنگع نه؟
یجی:قشنگه(سرد)
بعد چند ساعت یجی همش سرد حرف میزد
فیلیکس متوجه شده بود
فیلیکس:هی لینو فک کنم شوخیت رو یجی خیلی تاثیر گذاشته
لینو:اره قهر کرده
فیلکس:پاشید برید یکم راه برید و یجوری اشتی کنید
ماهم اینجارو حاضر کنیم
لینو:باشه
لینو:هی یجی بیا بریم پیادروی
یجی:باش(سرد)
توی راه اصلا حرف نزدم
لینو:چرا باهام سرد رفتار میکنی؟
یجی:یعنی خودت نمیدونی؟
دلیلش خودتی
لینو:من چیکار کردم؟
یجی:تو اولش نزاشتی بغلت کنم و ببوسمت و
سرد رفتار میکردی اون شبی که رفتی داشتم از
نگرانی میمردم(بغض)
لینو:عزیزم،عشقم منو ببخش همشون شوخی بود
یجی :چی؟؟شوخی
لینو:اره(خنده😂)
لینو؛اخخ چرا میزنی بی تربیت؟
یجی:حقته
(همو بغل میکنن و میخندن
تا راه خونه دست همو میگرن و میان)
یجی:چقدر تاریکه
لینو :اره
(یهو چراغا روشن شد همراه با اهنگ. S_cslaa
استری کیدز)
لینو: امروز روزیه که باهم دیگه قرار گذاشتیم
یجی:وای یادم نبود،کادو رو برات فردا میگرم قول میدم
لینو:خب کادوت رو الان هم میتونی بدی
یجی:چی؟اخه ندارم
(لباشو غنچه میکنه)
یجی:اهان
(یجی لینو رو بغل میکنه و بوسش میکنه بعد
یه کیص خیلی تولانی میرن)
فیلکس:اییی چندشا ما اینجا خریمممممم؟
لینو:ببند دهنتو
فیلیکس:خیلی چندشید
لینو:برو تو هم با دوس دخترت برو
فیلیکس:عه راست میگی،جی هیون!جی هیون کجایی؟
جی هیون:اینجا،بیا عکس بگیریم
فیلیکس:ولش کن بیا ماهم مثل این چندشا کیص بریم
جی هیون: ولش کن بیا
فیلیکس:یعنی چی دلم میخواد
لینو:خفه شیددددددددددددددددد
پرش زمانی:
۳ سال گذشت استری کیدز دیسبند شد(خدا نکنه😭😢😢)ولی لینو به عنوان مدل فعالیت میکرد
و صاحب یه دختر شدن الان دیگه ۳ نفرن اسم دخترش هم لی نارا هست
به خوبی و خوشی زندگی کردند😊
°°°°°°°پایان°°°°°°°°°
چطور بود؟
خدمت کار:چشم،اقای لی هستن
یجی:سلام عزیزم
لینو:سلام(سرد)
(یجی میخواست بغلش کنه)
لینو:اهه یجی برو کنار خستم میرم بخابم
یجی:جان؟؟اُاُ باشه
(لینو رفت اتاق)
لینو:خخخخ قیافشوخخخخخ😂😂😂
عجب چیزی هستی لینو😂😂😂
ویو یجی:
لینو خیلی سرد باهام رفتار کرد یعنی چرا؟؟
کاری کردم که اینجوری میکنه؟
یا فقط خستس؟؟
زینگ زینگ(زنگ گوشی لینو😂)
مکالمه
فیلکیس:سلام هیونگ
لینو:سلام جوجه
فیلیکس:میاین گردش؟؟
لینو:هی به هیونجین زنگ بزن بگو بعد شام بریم خونش تو هم بیا کارتون دارم
فیلیکس:اوک
لینو:بای
&&&شام&&&
لینو:شام چیه
یجی:جاجامیونگ،کیمچی(مطمعنم کیدرامرا میدونن)
یجی:خیلی ساکته چرا حرف نمیزنه؟(مغزش)
لینو:میرم بیرون کار دارم(سرد)
یجی:این وقت شب؟کجا میری؟منم بیام؟
لینو:میرم پیش هیونجین و تو نمیای
یجی:چرااا؟؟
لینو:.........نمیگم
یجی:اوففففف
لینو:زود میام
(لینو بخاطر این رفت خونه هیونجین
تا حرف بزنه که کجا برن و کجا یجی رو سوپرایز کنن)
دینگ دینگ
هیونجین:هلو
لینو:های
هیونجین:خب بگو ببینم چرا با یجی سرد رفتار میکنی
(لینو همه چیو گفت)
فیلیکس:خب بیاین به خونه جنگلی که منو جی هیون
میخوایم بریم
هیونجین:فکر خوبیه،ولی چرا میای سوپرایزش کنی؟
لینو:دوشنبه(مثلا پنجشنبه هست😁) روزی بود که قرار گذاشتیم و هرسال جشن میگریم
هیونجین:پس همونی که فیلیکس گفت رو انجام بده
لینو:اره،،مرسی بچه ها
داشتیم گیم میزدیم که چشمم خورد به ساعت ۲ صبح بود و برگشتم خونه دیدم یجی رفته خوابیده
رفتم یه دوش گرفتم امدم دیدم مثل فرشته ها خوابیده حتی تو خواب هم کیوته(ای خداااا)
رفتم اونور تخت میخواستم بخوابم ولی نتونستم
یجی رو بغل کردم و خوابیدم
ویو یجی:
دوباره بیدار شدم دیدم لینو نیست گفتم حتما رفته کمپانی
رفتم پایین که دیدم نشسته صوبحونه میخوره
یجی:سلم،،،نرفتی کمپانی؟
لینو:سلم،،،نه
یجی:عه چرا؟
لینو:به تو چه؟بچه بشین غذاتو بخور فضولی نکن😐
دیگه میخواستم گریه کنم ولی نگهش داشتم
خخ چقدر قشنگ حالشو گرفتم😂😂
****سه روز بعد*****
زینگ زینگ(گوشی لینو)
مکالمه:
فیلکس:سلام خوبی
لینو:اره
فیلیکس:ساعت ۸ میایم دنبالتون
لینو باشه
لینو:یجی یجی
یجی:چیه(سرد)
لینو: حاضر شو میخوایم با فیلکیس و اون دختره بریم
به یه خونه جنگلی
یجی:من نمیام تو برو(سرد)
لینو:یا پاشو دیگه اعصابمو خورد نکن
یجی:اوفففففف باشه
^^^^^ساعت ۸^^^^^
فیلکس:سلاممم
یجی و لینو:سلاممممم
توی راه اصلا حرف نزدم چون به زور منو برد
رسیدیم یه خونه توی وسط جنگل بود خیلی خوشگل بود
لینو:قشنگع نه؟
یجی:قشنگه(سرد)
بعد چند ساعت یجی همش سرد حرف میزد
فیلیکس متوجه شده بود
فیلیکس:هی لینو فک کنم شوخیت رو یجی خیلی تاثیر گذاشته
لینو:اره قهر کرده
فیلکس:پاشید برید یکم راه برید و یجوری اشتی کنید
ماهم اینجارو حاضر کنیم
لینو:باشه
لینو:هی یجی بیا بریم پیادروی
یجی:باش(سرد)
توی راه اصلا حرف نزدم
لینو:چرا باهام سرد رفتار میکنی؟
یجی:یعنی خودت نمیدونی؟
دلیلش خودتی
لینو:من چیکار کردم؟
یجی:تو اولش نزاشتی بغلت کنم و ببوسمت و
سرد رفتار میکردی اون شبی که رفتی داشتم از
نگرانی میمردم(بغض)
لینو:عزیزم،عشقم منو ببخش همشون شوخی بود
یجی :چی؟؟شوخی
لینو:اره(خنده😂)
لینو؛اخخ چرا میزنی بی تربیت؟
یجی:حقته
(همو بغل میکنن و میخندن
تا راه خونه دست همو میگرن و میان)
یجی:چقدر تاریکه
لینو :اره
(یهو چراغا روشن شد همراه با اهنگ. S_cslaa
استری کیدز)
لینو: امروز روزیه که باهم دیگه قرار گذاشتیم
یجی:وای یادم نبود،کادو رو برات فردا میگرم قول میدم
لینو:خب کادوت رو الان هم میتونی بدی
یجی:چی؟اخه ندارم
(لباشو غنچه میکنه)
یجی:اهان
(یجی لینو رو بغل میکنه و بوسش میکنه بعد
یه کیص خیلی تولانی میرن)
فیلکس:اییی چندشا ما اینجا خریمممممم؟
لینو:ببند دهنتو
فیلیکس:خیلی چندشید
لینو:برو تو هم با دوس دخترت برو
فیلیکس:عه راست میگی،جی هیون!جی هیون کجایی؟
جی هیون:اینجا،بیا عکس بگیریم
فیلیکس:ولش کن بیا ماهم مثل این چندشا کیص بریم
جی هیون: ولش کن بیا
فیلیکس:یعنی چی دلم میخواد
لینو:خفه شیددددددددددددددددد
پرش زمانی:
۳ سال گذشت استری کیدز دیسبند شد(خدا نکنه😭😢😢)ولی لینو به عنوان مدل فعالیت میکرد
و صاحب یه دختر شدن الان دیگه ۳ نفرن اسم دخترش هم لی نارا هست
به خوبی و خوشی زندگی کردند😊
°°°°°°°پایان°°°°°°°°°
چطور بود؟
۲۱.۹k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.