ارباب سختگیر
ارباب سختگیر
پارت نانزدهم🔪🗾❗
خدمتکار بود
علامت خدمتکار=%
%ارباب لطفا بیاید غذا امادست(با ناز عشوه)
نزاشتم جونگ کوک حرفشو بزنه که گفتم
. بله الان میایم
(با اعصبانی داد)
جونگ کوک متوجه اعصبانیتمتم شد و خندید و گفت هعییی جوجه کوچولوی حسود من (خنده)
بریم(حرسیییی)
بریم جوجه من(خنده شدید)
ا.ت ویو
رفتیم پایین من رفتم تا از روی میز یه دستمال بردارم که دیدم خدمتکار خودشو با ناز عشوه داره میچسبونه به کوک و داره چیز هارو روی میز میزاره با اعصبانیت رقفتم و نشستم روی پاهای جی کی بعد خدمتکار گفت
%هوی چته؟؟
،چمه خو نشتم روی پاهای ددیم
. (پورخند)
که خدمتکارهه با حرص رفت تو اشپزخونه
. که ددی ها؟؟
، گه خوردممم
که دیدم جونگ کوک منو بغل کرد و برد تو اتاق و انداختم رو تخت که یهو...................
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°خوب بود؟؟؟! _-_-_-
() () (
پارت نانزدهم🔪🗾❗
خدمتکار بود
علامت خدمتکار=%
%ارباب لطفا بیاید غذا امادست(با ناز عشوه)
نزاشتم جونگ کوک حرفشو بزنه که گفتم
. بله الان میایم
(با اعصبانی داد)
جونگ کوک متوجه اعصبانیتمتم شد و خندید و گفت هعییی جوجه کوچولوی حسود من (خنده)
بریم(حرسیییی)
بریم جوجه من(خنده شدید)
ا.ت ویو
رفتیم پایین من رفتم تا از روی میز یه دستمال بردارم که دیدم خدمتکار خودشو با ناز عشوه داره میچسبونه به کوک و داره چیز هارو روی میز میزاره با اعصبانیت رقفتم و نشستم روی پاهای جی کی بعد خدمتکار گفت
%هوی چته؟؟
،چمه خو نشتم روی پاهای ددیم
. (پورخند)
که خدمتکارهه با حرص رفت تو اشپزخونه
. که ددی ها؟؟
، گه خوردممم
که دیدم جونگ کوک منو بغل کرد و برد تو اتاق و انداختم رو تخت که یهو...................
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°خوب بود؟؟؟! _-_-_-
() () (
۵.۹k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.