جنیور: کارِت
جنیور: کارِت
سوزومه: الان شب
جنیور: خب
سوزومه: شام نخوردم
جنیور: خب
سوزومه: گشنمه
جنیور: الان چیکار کنم
سوزومه: درد برام غذا درست کن
جنیور: به من چه خودت یکاریش کن
سوزومه: اگه بلد بودم که دنبال توعه بزمجه نمیومدم
جنیور: باشه برو الان میام پایین
رفتم یه بوس رو لپاش گذاشتم با تشکر رفتم پایین که صدای جنیور میومد
جنیور: چندش این چکاریه
بعد چند دقیقه رفت پایین دید که سوزومه رو کاناپه نشسته بود رفت سمت اشپز خونه و چند تیکت مرغ برداشت و سوخاریش میکرد
جنیور: سیستر کمک کنی جرم نیست
سوزومه: چه کمکی از دستم برمیاد مستر
جنیور: میز رو بچین
سوزومه: اوکی
سوزومه میز رو چیدو جنیور هم غذارو اورد باهم داشتن میخوردن که صدای زنگ در اومد سوزومه رفت و دیدی ری ایفن رو زد رفت نشست سر میز
جنیور: کی بود
سوزومه: ری
ری: سلام
سوزومه: الان شب
جنیور: خب
سوزومه: شام نخوردم
جنیور: خب
سوزومه: گشنمه
جنیور: الان چیکار کنم
سوزومه: درد برام غذا درست کن
جنیور: به من چه خودت یکاریش کن
سوزومه: اگه بلد بودم که دنبال توعه بزمجه نمیومدم
جنیور: باشه برو الان میام پایین
رفتم یه بوس رو لپاش گذاشتم با تشکر رفتم پایین که صدای جنیور میومد
جنیور: چندش این چکاریه
بعد چند دقیقه رفت پایین دید که سوزومه رو کاناپه نشسته بود رفت سمت اشپز خونه و چند تیکت مرغ برداشت و سوخاریش میکرد
جنیور: سیستر کمک کنی جرم نیست
سوزومه: چه کمکی از دستم برمیاد مستر
جنیور: میز رو بچین
سوزومه: اوکی
سوزومه میز رو چیدو جنیور هم غذارو اورد باهم داشتن میخوردن که صدای زنگ در اومد سوزومه رفت و دیدی ری ایفن رو زد رفت نشست سر میز
جنیور: کی بود
سوزومه: ری
ری: سلام
۱۷۴
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.