پارت 29
گفتم. روزی میاد که بفهمی من. هیچ اشتباهی نکردم. واون روز برا تو خیلی دیر
محمد. خندید و گفت. باش توراست می گی
ولی بدون. تو یه هرزه ای میدونی جای هرزه ها هرشب توی تخت یکی پس لیاقت عشق و عاشقی رو نداری
بعد محمد آمد جلو و توی صورتم. غرید. و گفت. تاوان خیانتو که دید حالیت می شه که دیگه هرزه نباشی بچه
وبعد از کلاس رفت بیرون من موندم و یه عالمه. غم خدایا چرا مگه من چی کار کرده بودم. بسته خدایا. تمومش کن. من تحمل این وضعیت رو ندارم
و صورتمو. با پشت دست پاک. کردم.
خواستم. از کلاس بیرون برم که
محمدو کنار نگین دیدم. داشتن حرف میزنند. و می خندیدن
با بغض و دنیایی که انکار خراب شد بود روی سرم. به سمت حیاط رفتم ولی
لحظه. آخر. با حسرت برگشتم سمتشون
که نگاهم. قفل نگاه محمد شد
که یه پوزخند تلخی زد و. به سمت دفتر رفت. خدایا من دیگه نمی تونم
یه کاری کن درست بشه. همچی
ولی اگه محمد از سر لج من با نگین ازدواج کنه چی
نه نه این امکان نداره. که با صدای حرف بچه ها در مورد محمد. دنیا روی سرم آوار شد حرفشون.
....🧐🥺
محمد. خندید و گفت. باش توراست می گی
ولی بدون. تو یه هرزه ای میدونی جای هرزه ها هرشب توی تخت یکی پس لیاقت عشق و عاشقی رو نداری
بعد محمد آمد جلو و توی صورتم. غرید. و گفت. تاوان خیانتو که دید حالیت می شه که دیگه هرزه نباشی بچه
وبعد از کلاس رفت بیرون من موندم و یه عالمه. غم خدایا چرا مگه من چی کار کرده بودم. بسته خدایا. تمومش کن. من تحمل این وضعیت رو ندارم
و صورتمو. با پشت دست پاک. کردم.
خواستم. از کلاس بیرون برم که
محمدو کنار نگین دیدم. داشتن حرف میزنند. و می خندیدن
با بغض و دنیایی که انکار خراب شد بود روی سرم. به سمت حیاط رفتم ولی
لحظه. آخر. با حسرت برگشتم سمتشون
که نگاهم. قفل نگاه محمد شد
که یه پوزخند تلخی زد و. به سمت دفتر رفت. خدایا من دیگه نمی تونم
یه کاری کن درست بشه. همچی
ولی اگه محمد از سر لج من با نگین ازدواج کنه چی
نه نه این امکان نداره. که با صدای حرف بچه ها در مورد محمد. دنیا روی سرم آوار شد حرفشون.
....🧐🥺
۳.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.