عضو هشتم بی تی اس
عضو هشتم بی تی اس
جونگکوک:شما قبول شدید لطفا فردا ساعت ۵ عصر همینجا باشید
بایول : چشم....خیلی ممنون
از اتاق اومدم بیرون و یوری هم از یه اتاق دیگه اومد بیرون ولی خیلی ناراحت بود
بایول:هی ، یوری چیشده؟ قبول نشدی؟
یوری:نه...ولی ارزوم بود(بغض سگی)
بایول:یاااااا نباید خودتو واسش ناراحت کنی ، ایو رو که میشناسی؟ ۲۲ بار اودیشن داد تا قبول بشه ، قول بده جا نزنی ، باشه؟
یوری :باشه(لبخند)
بایول ویو
رفتم خونه و برای خودم و یه مهمون غذا درست کردم و میزو چیدم که در زنگ خورد...درو باز کردم
یوری:سلام
بایول:سلام خشگلم....بیا تو زود باش
(بعد از شام)
بایول:یوری
یوری:جانم؟
بایول: فردا میرم خوابگاه پیش بقیه ی اعضا
یوری:واقعا؟ خیلی برات خوشحالم
بایول:بیا وقتی من رفتم ، تو پیشم باشی
یوری:قول میدم
(پرش زمانی به فردا) (یوری پیش بایول میمونه)
بایول ویو
وسایلم رو جمع کردم و رفتم دم در که یوری اومد
یوری:داری میری(بغض)
بایول:اره ولی ما بازم همو میبینیم خیالت راحت ، گریه نکن باشه؟
برم ناهار بخورم ادامشو میزارم
جونگکوک:شما قبول شدید لطفا فردا ساعت ۵ عصر همینجا باشید
بایول : چشم....خیلی ممنون
از اتاق اومدم بیرون و یوری هم از یه اتاق دیگه اومد بیرون ولی خیلی ناراحت بود
بایول:هی ، یوری چیشده؟ قبول نشدی؟
یوری:نه...ولی ارزوم بود(بغض سگی)
بایول:یاااااا نباید خودتو واسش ناراحت کنی ، ایو رو که میشناسی؟ ۲۲ بار اودیشن داد تا قبول بشه ، قول بده جا نزنی ، باشه؟
یوری :باشه(لبخند)
بایول ویو
رفتم خونه و برای خودم و یه مهمون غذا درست کردم و میزو چیدم که در زنگ خورد...درو باز کردم
یوری:سلام
بایول:سلام خشگلم....بیا تو زود باش
(بعد از شام)
بایول:یوری
یوری:جانم؟
بایول: فردا میرم خوابگاه پیش بقیه ی اعضا
یوری:واقعا؟ خیلی برات خوشحالم
بایول:بیا وقتی من رفتم ، تو پیشم باشی
یوری:قول میدم
(پرش زمانی به فردا) (یوری پیش بایول میمونه)
بایول ویو
وسایلم رو جمع کردم و رفتم دم در که یوری اومد
یوری:داری میری(بغض)
بایول:اره ولی ما بازم همو میبینیم خیالت راحت ، گریه نکن باشه؟
برم ناهار بخورم ادامشو میزارم
۲.۶k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.