•رویای شیرین •

•رویای شیرین •
پارت (۱۷)
وارد اتاق شدیم بعد از بستن در جونگ کوک : اممم خوب ا.ت من میرم حمام
ا.ت : ب..بببف..بفرمایید. و لبخندی زد
ویو جونگ کوک
رفت تو حمام و همش به این فکر بود چیکار کنه ا.ت و عاشق خودش کنه بهش نزدیکتر بشه
بهش بگه کوک: چیکارکنم که عاشقممم بشه خدایااا اههه
از حمام با یه حوله ای که فقط پایین تنه اش و گرفته بود اومد بیرون ا.ت داشت وسیله هارو میزاشت که سرشو بالا آورد و با جونگ کوکی که فقط پایین تنه اش پوشیده شره روبه رو شد سرفه ای کرد و گفت : خوب مم..من میرم عههه
داشت ا.ت میرفت بیرون که جونگ کوک دستش و کشید و گفت : کجا ؟؟
ا.ت : سرشو روبه دیوار گرفت و گفت میرم پیش میا البته اگه اشکال نداره
جونگ کوک : نه برو و دست ا.ت و ول کرد و گفت فقط عیبی نداره هی دو بیاد
ا.ت : نه مهم نیس و لبخند ضایعه ای زد و رفت بیرون
جونگ کوک تا ا.ت رفت
گوشیش و برداشت و به هی دو زنگ زد و بهش گفت بیاد اونجا
ویو تهیونگ
توی اتاق بودم خیره به گوشیم میخواستم به ا.ت زنگ بزنم آخه چرا اون دوتا باید باهم تو یه اتاق باشننن اوففف
تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم و بهش بگم بریم بیرون یذره نوشیدنی بخوریم
ا.ت : بله
تهیونگ: سلام
ا.ت : ببخشید سلام آقای کیم مشکلی پیش اومده ؟
تهیونگ : کجای؟
ا.ت : کجا میتونم باشم تو هتلم دیگه
تهیونگ : با کلمات بازی نکن کجای هتل
ا.ت : پایین.
تهیونگ : خوبه منم میام میخوام نوشیدنی بخورم
ا.ت : آخه میا هم هست
تهیونگ : مهم نیست و قطع کرد
ا.ت : مرتیکه ی عوضی اوففف
میا : تهیونگ بود ا.ت سری تکون داد و گفت : مهم نیست دختر ولش کن
ویو به ۵ مین بعد
تهیونگ و ا.ت و میا باهم رفته بودن نوشیدنی بخورن
نوشیدنی رو گرفتن و نشستن یجا
تهیونگ : اینجا ساعت چند شام میخورن ؟
ا.ت : ساعت ۹ تقریبا ۱ ساعت دیگه
تهیونگ : پس وایمیسیم
میا : آقای کیم فکر کردم شما هم ... که گوشی تهیونگ زنگ خورد
تهیونگ : ببخشید میا
جونگ کوک : کجایی؟
تهیونگ : پایین
جونگ کوک : پسررر میدونم پایینی کجای پایین ؟
تهیونگ : سمت نوشیدنی ها ...
جونگ کوک : اها دیدمتون
هی دو : عشقم برو اون ور تر منم بشینم
میا : بیا بشین اه از دست تو هی دو
جونگ کوک: ا.ت یذره برو اونور
ا.ت : بعله بفرمایید
تهیونگ : آدرین تو ام بیا پیش من بشین
آدرین: اها
ا.ت : فکر کنم تایم شام
تهیونگ : پس بریم
جونگ کوک : ا.ت برو جلوو
میا : وایی هی دو خیلی گرسنمه
همه به سمت سالن غذا خوری حرکت کردن و سر یه میز نشسته آن و هر کی رفت برای خودش غذایی بیاره
جونگ کوک : ا.ت بنظرت اینا خوشمزه است
ا.ت : نمیدونم امتحانش ضرر نداره یدونه ازش برداشت و نصفشو خورد و گفت : خیلی خوشمزه است ...
جونگ کوک : جدی بده ببینم همون تیکه ای که توی دست ا.ت بود و از توی دستش خورد
ا.ت : خنده ای کرد و گفت خوشمزه اس؟؟
کوک : هوممم خیلی
تهیونگ که ....