فیک وضعیت سیاه و سفید پارت ۵🍷
از زبان ات
داشتم مثل بچه آدم 😐😐 نه هوا 😁 غذام می خوردمم که
آقای کیم : بچه ها خوشحالم انقدر هم دوست دارین
ات:(😑😑خیلی اصلا عاشقشم)
پایان از زبان ات
آقای کیم: منو آقای پارک تصمیم گرفتیم که شما امشب برن خونه که من از قبل آماده کردم
ات:( اینو گفت غذا پرید تو حلقم سرفم گرفت )
تهیونگ: بیا عزیزم آب بخور😊
ات:( آب خوردم😑😑😑شیطونه میگه بزنمش ای خدااا😞 من چه بدختم)
آقای کیم: خوب داشتم می گفتم امشب عروس گلم بره خونه ای که من آماده کردم با تهیونگ از فردا باهم برن دنبال خریدای عروسی البته عروس گلم اون خونه خودت نیست چون خونه خودت هنوز آماده نشده البته من دوست دارم ات راضی باشه امشب بیاد درست من ناراحت میشم ولی حرف عروسم مهمه نظر شما چیه عروس گلم؟
ات:( نگاه پدرم دیدم اگه بگم نه حتما کتک رو می خورم)
ات:🙂من مخالفتی ندارم
آقای کیم: خوشحالم😊😊
فلش بک بعد از شام
از زبان ات
رفتم تو اتاقم لباسام بردارم بزارم تو چمدونم ( عکس لباس مهمونی و لباساش پست میزارم)
ات: من چقدر بدختم هی خدا
داشتم کتاب میزاشتم که..
داشتم مثل بچه آدم 😐😐 نه هوا 😁 غذام می خوردمم که
آقای کیم : بچه ها خوشحالم انقدر هم دوست دارین
ات:(😑😑خیلی اصلا عاشقشم)
پایان از زبان ات
آقای کیم: منو آقای پارک تصمیم گرفتیم که شما امشب برن خونه که من از قبل آماده کردم
ات:( اینو گفت غذا پرید تو حلقم سرفم گرفت )
تهیونگ: بیا عزیزم آب بخور😊
ات:( آب خوردم😑😑😑شیطونه میگه بزنمش ای خدااا😞 من چه بدختم)
آقای کیم: خوب داشتم می گفتم امشب عروس گلم بره خونه ای که من آماده کردم با تهیونگ از فردا باهم برن دنبال خریدای عروسی البته عروس گلم اون خونه خودت نیست چون خونه خودت هنوز آماده نشده البته من دوست دارم ات راضی باشه امشب بیاد درست من ناراحت میشم ولی حرف عروسم مهمه نظر شما چیه عروس گلم؟
ات:( نگاه پدرم دیدم اگه بگم نه حتما کتک رو می خورم)
ات:🙂من مخالفتی ندارم
آقای کیم: خوشحالم😊😊
فلش بک بعد از شام
از زبان ات
رفتم تو اتاقم لباسام بردارم بزارم تو چمدونم ( عکس لباس مهمونی و لباساش پست میزارم)
ات: من چقدر بدختم هی خدا
داشتم کتاب میزاشتم که..
۵۳.۷k
۰۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.