پارت = ۱۵
تقاص دوستی
کت سرمه ای با پیرهن سفیدی پوشیدم ، از کفش پاشنه بلند بدم میاد پس کفش پاشنه تختم رو پوشیدم ، کیفمو انداختم .
من چون ساقدوش عروس بودم رفتم ببینم امادس یا نه .
*چرا انقدر گریه میکنین ؟ ناسلامتی امروز عروسیتونه ، ارایشتون خراب میشه ها !
+اما . اروم باش اگه اینطوری بری بیرون خیلی بد میشه .
^چرا ؟ هفهف مگه گریه فف کردن جرمه .
+اونا که نمیدونن تو برای چی داری گریه میکنی .
*شاید بهتره به اقای پارک بگیم .
داشت میرفت به سمت در .
^نه.(با صدای بلند )
^نمیخواد اینا اشک شوقه ، چیزی نیست .
*خب باشه ۱۰ دقیقه دیگه بیرون باشید .
+اشک شوقه ؟ انقدر گریه کردی هیچی نمونده اب مارو ببره .
^الان به جای اینکه دلداریم بدی داری اینطوری میکنی ؟
رفتم سمتش و رو دوتا پام نشستم جلوش و دستشو گرفتم .
+باشه،باشه . ببین الانم میتونی بری جایی که کسی حتی دستش بهت نرسه ها . نقشه با من .
^نه . نمیتونم ، حتی اگه برم باز منو پیدا میکنن .
*بیاین دیگه .
+بیا برو اقایی منتظرته .
^اِوا الان وقتشه ؟
+باشه بابا .
پرش زمانی :
*ایا حاضرید در تمام عمر کنار هم باشید ؟
کنار اما وایساده بودم منتظر بودیم جواب بده .
خیلی ناراحت بود ، نگاهی بهش انداختم قطره ای اشک از کنار چشمش به پایین اومد . چقدر ناراحت کننده . به جلو خیره شدم و منتظر حرفش موندم .
ادامه دارد .........
کت سرمه ای با پیرهن سفیدی پوشیدم ، از کفش پاشنه بلند بدم میاد پس کفش پاشنه تختم رو پوشیدم ، کیفمو انداختم .
من چون ساقدوش عروس بودم رفتم ببینم امادس یا نه .
*چرا انقدر گریه میکنین ؟ ناسلامتی امروز عروسیتونه ، ارایشتون خراب میشه ها !
+اما . اروم باش اگه اینطوری بری بیرون خیلی بد میشه .
^چرا ؟ هفهف مگه گریه فف کردن جرمه .
+اونا که نمیدونن تو برای چی داری گریه میکنی .
*شاید بهتره به اقای پارک بگیم .
داشت میرفت به سمت در .
^نه.(با صدای بلند )
^نمیخواد اینا اشک شوقه ، چیزی نیست .
*خب باشه ۱۰ دقیقه دیگه بیرون باشید .
+اشک شوقه ؟ انقدر گریه کردی هیچی نمونده اب مارو ببره .
^الان به جای اینکه دلداریم بدی داری اینطوری میکنی ؟
رفتم سمتش و رو دوتا پام نشستم جلوش و دستشو گرفتم .
+باشه،باشه . ببین الانم میتونی بری جایی که کسی حتی دستش بهت نرسه ها . نقشه با من .
^نه . نمیتونم ، حتی اگه برم باز منو پیدا میکنن .
*بیاین دیگه .
+بیا برو اقایی منتظرته .
^اِوا الان وقتشه ؟
+باشه بابا .
پرش زمانی :
*ایا حاضرید در تمام عمر کنار هم باشید ؟
کنار اما وایساده بودم منتظر بودیم جواب بده .
خیلی ناراحت بود ، نگاهی بهش انداختم قطره ای اشک از کنار چشمش به پایین اومد . چقدر ناراحت کننده . به جلو خیره شدم و منتظر حرفش موندم .
ادامه دارد .........
۲.۴k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.